در این درس سرگذشت هایی در باره زنان کارگر در جهان گفته شده و درباره وضعیت زنان کارگر در ایران و کودکان کار در جهان و نیز حقایقی درباره کودکان کار بحث می شود. در ادامه به مسئله کار اجباری پرداخته شده و این که چه تعدادی در جهان وادار به کار اجباری شده اند و در چه مناطق و چه صنایعی کار اجباری بیشتر است، هم چنین قوانین سازمان کار درباره کار اجباری بررسی خواهد شد. در پایان از نقش راهبردی زنان در اتحادیه های صنفی و مثال هایی از مصر و الجزایر و مناطق دیگر ارائه خواهد شد.
درس چهارم: کارگران زن و مسایل مربوط به کار کودکان و کار اجباری
همزمان با گسترش تجارت آزاد در جهان، شرکتهای چند ملیتی از قوانین ضعیف و انعطاف پذیرکار به خصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته، سو استفاده میکنند. در نتیجه، دراین کشورها حقوق زنان به طور سیستماتیک نقض میشود؛ حقوقی مانند پرداخت منظم، ساعات کار منظم، پرداخت مساوی برای کار مساوی، قرار داد دائمی، ایمنی محیط کار، آزار جنسی، تبعیض و آزادی ایجاد تشکل، اصلاحات در قوانین کار، حقوق اجتماعی زنان و بیمه درمانی آنها رعایت نمیشود. با توطئه چینی و استفاده از قراردادهای یک طرفه به نحو فزایندهای زنان را از حقوق خود محروم میکنند. در دوره بحران اقتصاد جهانی، استخدامهای مشروط افزایش یافت و سبب شد که زنان اکثریت بیکاران و یا نیمه بیکاران جدید را تشکیل دهند.
در روز مادر، فروم بین المللی حقوق کار، نگاهی به زندگی مادران کارگر در سراسر جهان انداخت. این داستانها تنها صدای تعداد اندکی از میلیونها زنان جهان است که لباسهای ما را میدوزند، غذای ما را تهیه میکنند یا سایر مایحتاج ما را تولید میکنند تا نان بر سر سفره فامیل خود ببرند. لینک زیر داستانهای تعدادی از این مادران قهرمان است ولی اینجا تنها به دو نمونه اشاره میکنیم:
داستان اکسیومارا؛ کمترین دستمزد هم به او پرداخت نمی شود
اسم من اکسیومارا است. سی و دو سال سن دارم، بدون شوهر و دارای سه فرزند هستم. من در کارخانه بسته بندی میگو در هندوراس کار می کنم. شغل من کندن سر و پوست میگو است،من روزی ۷ دلار و ماهی ۱۸۱ دلار در آمد دارم. کمترین دستمزد برای زنان روستایی در هندو راس ۲۳۱ دلار در ماه است. آنها حتی کمترین دستمزد قانونی را هم به من نمیپردازند. براساس وزن میگویی که پاک میکنم، دستمزد میگیرم. روزی شانزده ساعت و شش روز در هفته کار میکنم. من در این کارخانه هفده سال و از سن ۱۵ سالگی کار کردهام و قراردادم هنوز موقت است.
برای تامین زندگی خانواده خود به ۴۲۲ دلار در ماه نیاز دارم. به من حق بازنشستگی تعلق نمیگیرد. کارفرمایمان به ما کمی مرخصی زایمان میدهد. نه به خاطر اینکه قانون مجبورش میکن، بلکه به خاطر اینکه خودش مایل است که این کار را انجام دهد. کارفرمایمان به ما دستکش و ماسک نمیدهد و چون با مواد شیمیایی سرو کار داریم، سلامت ما در خطر است.
اکسیمورا تنها نیست، کارگران زن غیر ماهر به نحو نگران کنندهای در صنایع صادراتی در کشورهای در حال توسعه مشغول به کار میشوند و به آنها کمترین دستمزد داده میشود تا لباسهای ما را بدوزند و محصولات کشاورزی را آماده صادرات نمایند. این محصولات اکثرا به کشورهای غربی و توسعه یافته صادر میشود.
داستان دیگنا: کاری پر مخاطره با سهمیه بالا
اسم من دیگنا است. ۳۸ سال سن دارم. بدون شوهر و مادر چهار فرزند هستم. من هفت سال است که در کارگاه بسته بندی میگو درهندوراس کار می کنم و کار من کندن سر و پوست میگو است. به ازای پاک کردن هر پوند میگو ده سنت می گیرم. به طور متوسط ۱۲ ساعت در روز کار میکنم. من در ماه ۳۱۲ دلار درآمد دارم، بازنشستگی ندارم و کار فرما بخشی از مرخصی زایمان را قبول میکند.
کاری که از ما میخواهند، بسیار زیاد است. کارفرما سهمیه ۷۵ پوند در روز برای ما تعیین میکند واگر نتوانیم انجام دهیم، اذیتمان میکند. سر و کار ما با مواد شیمیایی برای پاک کردن میگو است و چند تن از همکاران ما تاکنون به این علت سقط جنین کردهاند. شرایط محیط کار مناسب نیست و وسایل ایمنی لازم برای کار را به ما نمیدهند. من برای سازمان دادن اتحادیه تلاش نکردم، برای اینکه کارگر موقت هستم و ترسیدم که قرار داد جدیدی با من منعقد نکنند ولی خواهان تغییر در مورد محیط کار هستم. یکی اینکه دستمزدی عادلانه به ما بدهند برای اینکه اکثریت ما زنان بدون شوهر هستیم و باید مخارج خانواده را تامین کنیم و دیگر اینکه روسای ما با ما با احترام رفتار کنند. در کشور من بدترین رفتار را با زنان دارند.
داستان زندگی یکی از این زنان «آماندا سی» که در کلمبیا به چیدن گل اشتغال دارد نیز نشان میدهد که چگونه میتوان برای تغییر شرایط کار استوار ایستاد و آن را تغییر داد. او و دوستانش با تلاش بسیار، اتحادیهای را به ثبت رساندند و کارفرما را وادار کردند تا به حقوق آنها احترام بگذارد.
پریشانی زنان کارگر ایرانی
زنان کارگر ایرانی از تبعیض در محل کار رنج میبرند. بنا بر آمار رسمی با آنکه زنان تنها ۲۷ درصد از نیروی کار را تشکیل میدهند، بیشترین میزان بیکاری و اخراج را متحمل میشوند. بسیاری از آنها باید کار خود را به خاطر دستمزد پایین، خشونت و شرایط کار نامناسب ترک کنند (حمایت قانونی از زنان وجود ندارد). محمود احمدینژاد پیشنهادی برای کاهش ساعات کار زنان به ۳۶ ساعت داد، پیشنهادی که تنها بر مصائب زنان میافزاید. تبعیض جنسیتی نقش مهمی در کار زنان دارد. آنها اولین کسانی هستند که اخراج میشوند و آخرین کسانی هستند که برای کار دائم و یا قراردادی استخدام میشوند. فقر سبب میشود که زنان قراردادها و شغلهای کوتاه مدت را بپذیرند و در نتیجه از حمایت قانونی بهرهمند نمیشوند.
سازمان بین المللی کار: کار کودکان و کار اجباری
کمپین فروم بین المللی حقوق کار، برای توقف کار کودکان و کار اجباری از حمایت کنوانسیون سازمان بین المللی کار، «اصول بنیادی و حق کار» نیز بهره میبرد. این کنوانسیون، کار برای کودکان با حداقل سن و نیز انواع کار مضر برای کودکان را غیر قانونی اعلام کرده است.
کنوانسیون کار اجباری (شماره ۲۹): مسئولیتهای هر عضو سازمان بین المللی کار برای جلوگیری از کار اجباری و شرایط استثنایی مربوط به آن را تشریح میکند.
کنوانسیون محو کار اجباری (شماره ۱۰۵): هر نوع کار اجباری برای تنبیه، سرکوب و یا بهره برداری اقتصادی را ممنوع می سازد.
کنوانسیون حداقل سن (شماره ۱۳۸):
دولتها را موظف میکند که حداقل سنی را برای استخدام تعیین کنند که با رشد فیزیکی و ذهنی نوجوانان سازگار باشد. در ایران حداقل سن برای کار کودکان، ۱۵ سال است.
کنوانسیون بدترین نوع کار کودکان (شماره ۱۸۲): داد و ستد کودکان و به کار گرفتن آنها در درگیریهای مسلحانه را ممنوع میکند.
اعلامیه فیلادلفیا که در جلسه بیست و ششم کنفرانس عمومی سازمان بین المللی کار در دهم ماه می ۱۹۴۴ مورد پذیرش قرار گرفت، مجددا بر اصول بنیادی که سازمان بین المللی کار بر اساس آنها بنا شده است، تاکید کرد. از میان این اصول بنیادی، به خصوص آزادی بیان و ایجاد تشکلها بسیار حیاتی تلقی شد.
سوال: تعیین حداقل سن برای کودکان به عهده کیست؟
الف-سازمان بین المللی کار
ب- دولت ها
ج- سازمان ملل
د- هیچکدام
کار کودکان
امروزه در سراسر جهان، بیش از ۲۱۵ میلیون کودک کار میکنند که کار بسیاری از آنها به صورت تمام وقت است. آنها به مدرسه نمیروند و اندکی وقت برای بازی دارند یا اصلا ندارند. بسیاری از آنها غذای کافی و کمک درمانی لازم را ندارند. نیمی از آنها در بدترین انواع کارها مشغول به کار هستند که شامل کار کردن در شرایط محیطی زیانبار، بردگی یا بقیه اشکال کار اجباری مانند فعالیتهای غیر قانونی از جمله حمل و نقل مواد مخدر و فحشا و همچنین مشارکت در درگیرهای مسلحانه است.
برنامه سازمان بین المللی کار که بر کار کودکان تمرکز دارد با بهره گیری از اصول کنوانسیون «حداقل سن و بدترین نوع کار برای کودکان»، تلاش میکند تا به نحو موثری به هدف اصلی خود که محو کامل کار کودکان است، دست یابد.
کار کودکان چیست؟
تفاوتهای فراوانی بین انواع کارهایی که کودکان انجام میدهند، وجود دارد.
بعضی از این کارها که دربازار کار تقاضای بسیاردارد، از نظر بدنی برای کودکان مشکل است ولی برخی دیگر بیشتر زیان بار و حتی اخلاقا غیرقابل قبول هستند.
همه کارهایی را که توسط کودکان انجام میشود، نباید در طبقه بندی «کار کودک» قرار داد. کودکان و نوجوانان باید در کارهایی مشارکت داشته باشند که سلامت و رشد آنها را مختل نکرده و برای تحصیل آنها اشکال ایجاد نکند. این نوع کارها فعالیتهای مثبتی برای کودکان است. این کارها شامل کمک به پدر و مادر در خانه، کمک به کسب و کار خانوادگی و یا به دست آوردن پول توجیبی در ایام فراغت از مدرسه و در روزهای تعطیل میشود. این گونه فعالیتها در رشد کودکان اثر دارد و به رفاه خانواده نیز کمک مینماید. آنها مهارت و تجربه لازم را میآموزند تا خود را برای تبدیل شدن به عضو مولدی در آینده آماده نمایند. لفظ «کار کودکان» معمولا به کارهایی گفته میشود که سبب محرومیت کودکان از کودکی کردن شود و یا توانایی و کرامت آنها را از بین ببرد و جلوی رشد فیزیکی و ذهنی آنها را بگیرد.
کار ممنوع برای کودکان شامل موارد زیر است:
کارهایی که به لحاظ روانی، فیزیکی، اجتماعی و اخلاقی برای کودکان خطرناک و زیان بار باشد و با تحصیل آنها تداخل پیدا کند، یعنی:
– آنها را از مدرسه رفتن محروم کند
– آنها را وادار کند که تحصیل را زودتر از موعد لازم رها کنند
– آنها مجبور شوند که تحصیل و کار را همراه با هم انجام دهند و این امر مستلزم کار کردن برای ساعات طولانی باشد.
از انواع بسیار حاد کار کودکان، به صورت برده در آوردن آن هاست که معمولا از فامیل خود جدا شده و در معرض خطرات و بیماری قرار میگیرند و یا در سنین بسیار پایین در خیابانهای شهرهای بزرگ رها میشوند. اینکه چه نوع کاری را میتوان «کار کودکان» نامید بستگی به سن کودک، ساعاتی که کار میکند و نوع کار دارد البته به شرایط کار و اهداف کشورهای به خصوص نیز مربوط میشود. به عبارت دیگر، جواب این سوال که کار کودکان چیست؟ در کشورهای مختلف و همچنین در بخشهای مختلف یک کشور فرق میکند.
سوال: درقانون کار ایران حداقل سن کودک برای کار چقدر است؟
الف- ۱۲
ب ۱۵
ج- ۱۸
د-۱۶
بدترین نوع کار کودکان
در حالی که کار کودکان انواع مختلف دارد، اولویت اول آن است که بدترین نوع کار برای کودکان آن گونه که در بند سوم کنوانسیون شماره ۱۸۲ تعریف شده، محو شود.
الف ـ هر نوع برده داری و شبه برده داری از قبیل دادوستد کودکان، بردگی به خاطر بدهی، بیگاری در مزارع کشاورزی، وادار کردن به کار اجباری از جمله به کار گرفتن کودکان در درگیرهای مسلحانه.
ب ـ استفاده و کشاندن کودکان به فحشا برای تولید و نمایش فیلم های پورنوگرافیک
ج ـ استفاده و یا عرضه کودکان برای انجام کارهای غیر قانونی به خصوص حمل و نقل مواد مخدر.
د ـ کاری که برای سلامت و اخلاق کودکان مضر باشد. هرکاری که کودک را از نظر فیزیکی، روانی و اخلاقی به مخاطره بیندازد، چه به خاطر طبیعت آن کار و چه به خاطر شرایط کار، «کار مضر» شناخته میشود.
توزیع کار کودکان در شاخههای مختلف اقتصادی:
بخش کشاورزی شامل: کشت و کار و چیدن محصولات و غیره ۶۰ درصد
بخش صنایع: شامل معدنکاری، حفاری، ساختمانی، تولید و غیره ۷ درصد
بخش خدمات: شامل عمده و خرده فروشی، رستوران و هتل، حمل و نقل و غیره ۶/۲۵ درصد
سایر: ۵/۷ درصد
تناقض درقوانین و وضعیت بغرنج کودکان کار در ایران
ایران در سال ۱۳۷۳ پیمان نامه جهانی حقوق کودکان را که درماده ۳۲ بر ممنوعیت اشتغال کار کودکان تکیه دارد، پذیرفته است و در سال ۱۳۸۰ نیز کنوانسیون ۱۸۲ سازمان جهانی کار را که بر ممنوعیت اشتغال کودکان و تلاش برای شناسایی و محو بدترین نوع اشتغال کودکان اختصاص داشت، امضا کرده است. ضمن اینکه ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران نیز بر ممنوعیت اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال دلالت دار. اما متاسفانه تمام قوانین موجود در تناقض کامل و روشن با یکی از قوانین تصویب شده در مجلس ششم شورای اسلامی است. طبق این قانون مصوب، بازرسی از کارگاههای زیر۱۰ نفر کارگر ممنوع شده است، در حالی که اکثر کودکان در همین کارگاههای مخفی و زیرزمینی کوچک مشغول به کار سخت هستند. درسالهای اخیر بدترین نوع کار کودکان زباله گردی است که آنها رادرمعرض انواع بیماریها قرارمی دهد.
بد ترین نوع کار کودکان درایران چیست؟
الف- قالیبافی
ب- کوره پزی
ج- زباله گردی
د- هرسه مورد فوق
کار اجباری
سازمان بین المللی کار با کار اجباری و شرایط به وجود آورنده آن مبارزه میکند. کار اجباری انواع مختلفی دارد که شامل بیگاری برای بدهی، دادوستد انسانها و انواع دیگر برده داری مدرن است. بیشترین قربانیان آسیب پذیر را زنان و دختران تشکیل میدهند که وادار میشوند تا تن به فحشا بدهند. برخی از مهاجرین و یا کارگران و کشاورزان به خاطر داشتن بدهی و یا با روشهای غیر قانونی دیگر به دام افتاده و وادار به کار میشوند. به این گونه قربانیان یا چیزی نمیپردازند و یا مبلغی اندک میپردازند. سازمان بین المللی کار از ابتدای تاسیس با طرح برنامهای ویژه درباره کار اجباری سعی کرده است که با شرایطی که سبب رشد این پدیده میشود، مبارزه کند.
ارقام جدیدی که توسط سازمان بین المللی کار منتشر شده است نشان میدهد که بیش از ۲۱ میلیون نفر در جهان وادار به کار اجباری شدهاند. معنی این ارقام این است که از هر هزار نفر در جهان، سه نفر مشغول به کار اجباری هستند. هدف از انتشار این ارقام، اتخاذ سیاستهای جهانی بهتر برای مبارزه با کار اجباری غیر قانونی و برده داری مدرن است.
کار اجباری چیست؟ آیا همان داد و ستد انسانها و برده داری است؟
بنا بر کنوانسیون شماره ۲۹ سازمان بین المللی کار، کار اجباری، کاری است که تحت شرایط تهدید و ارعاب از افراد کشیده شود، بدون آنکه آنها برای این کار داوطلب شده باشند. این اجبار میتواند از طرف مقامات دولتی، شرکتهای خصوصی و افراد باشد. مفهوم کار اجباری به طور گستردهای تعریف شده است و شامل انواع گوناگونی میشود که در تمام فعالیتهای اقتصادی و تمام بخشهای دنیا اتفاق میافتد.
سازمان بین المللی کار دو کنوانسیون درباره کار اجباری دارد (شماره ۲۹ پذیرفته شده در ۱۹۳۰ و شماره ۱۰۵ پذیرفته شده در ۱۹۷۵). کنوانسیون اول کار اجباری را تعریف نموده است و سپس استثناهایی را قایل میشود که شامل خدمت وظیفه سربازی، وظایف مدنی، کارهای اضطراری و کار زندانیان در شرایط به خصوص میشود.
کنوانسیون دوم الزاماتی برای دولتها مقرر میکند که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نمیتوانند از کار اجباری برای بهره برداری سیاسی، مجازات برای دیدگاههای سیاسی و مشارکت در اعتصابها و بسیج کردن کارگران برای توسعه اقتصادی، تنبیه کارگران به خاطر نژاد، ملیت و یا تبعیض مذهبی استفاده کنند.
هر دو کنوانسیون تقریبا توسط همه کشورها پذیرفته شدهاند. معنی آن این است که همه کشورها باید به مقررات آن احترام گذاشته و فعالیتهای خود را به بدنه اجرایی سازمان بین المللی کار گزارش دهند. وادار نشدن به کار اجباری جز حقوق بنیادین بشر است و تمام کشورهای عضو سازمان بین المللی کار باید به اصول آن احترام گذاشته و برای محو کار اجباری کوشا باشند، فارغ از اینکه این کنوانسیون را پذیرفته و یا نپذیرفته باشند.
داد و ستد انسان نیز کار اجباری محسوب میشود. سازمان بین اللملی کار تمام ابعاد آزارهای ناشی از داد و ستد انسانی و به عبارت دیگر «برده داری مدرن» را ارزیابی نموده است.
تنها استثناها بر این موارد داد و ستد اعضای بدن انسان و ازدواج اجباری و فرزند خواندگی است، مگر آنکه اقدام اخیر منجر به کار اجباری شود.
کار اجباری با کارهای زیر استاندارد و یا سو استفاده از شرایط کار تفاوت دارد. موارد مختلفی وجود دارد که دلالت بر کار اجباری میکنند. این موارد شامل محدودیت در رفت و آمد کارگران، نگاه داشتن دستمزد و یا اوراق شناسایی، خشونت فیزیکی و یا جنسی، تهدید و یا جعل بدهیهایی که کارگر نتواند کار را ترک کند.
کار اجباری میتواند نتیجه جابجایی افراد در داخل و یا خارج از مرزها باشد که کارگران آسیب پذیر را با وعده استخدام فریب میدهند و آنها را وادار به کار اجباری میکنند. این مسئله میتواند در محل زندگی افراد نیز اتفاق بیفتد. آنها که تحت اسارت و یا رعیتزاده شده اند و یا به زور وادار به کار میشوند.
کار اجباری همچنین شامل خدمات جنسی نیز میشود. علاوه بر اینکه این مورد، تخلف بسیار جدی از حقوق بشر است، جرم کیفری نیز محسوب میشود.
چه تعدادی از مردم در دام کار اجباری افتادهاند؟
بنا بر برآورد سازمان بین المللی کار ۹/۲۰ میلیون نفر قربانی کار اجباری هستند که معادل سه نفر از هر هزار نفر جمعیت جهان است. ۹۰ درصد این استثمارها توسط افراد و شرکتهای خصوصی و ده درصد آن توسط دولتها و یا گروههای شورشی و یا در زندانها صورت میگیرد. سء استفاده جنسی ۲۲ درصد و استثمار کارگران ۶۸ درصد کار اجباری را تشکیل میدهند.
برآورد تازه سازمان بین المللی کار نشان میدهد که ۵۵ درصد قربانیان کار اجباری زنان و دختران و ۴۵ درصد آن مردان و پسران هستند. کودکان ۲۵ درصد تمام قربانیان را تشکیل می دهند. سازمان بین المللی کار همچنین برآورد میکند که ۲۹ درصد قربانیان را کسانی تشکیل میدهند که بین مرزهای بین المللی جابجا میشوند و اکثریت آنها به صورت بردههای جنسی در میآیند. ۱۵درصد قربانیان به صورت کارگر اجباری در داخل کشورها در آمده و ۵۶ درصد بقیه قربانیان در زادگاه اصلی خود گرفتار این معضل میشوند.
زمان متوسطی که قربانیان در کار اجباری میگذرانند، بستگی به نوع کار و منطقه دارد. بر آورد سازمان این است که به طور متوسط آنها نزدیک به ۱۸ ماه تا قبل از نجات خود از چنگ استثمار کنندگان کار می کنند.
کار اجباری در کدام مناطق بیشتر است؟
کار اجباری در همه کشورهای دنیا به نوعی اتفاق میافتد و در حقیقت یک معضل جهانی است. بیشترین منطقهای که کار اجباری در آن رواج دارد (با تعداد قربانیان در هزار نفر جمعیت سنجیده میشود)، اروپای مرکزی و اروپای جنوب شرقی (غیر از اتحادیه اروپا) و کشورهای مشترک المنافع بریتانیا (۲/۴ در هر هزار نفر) است، افریقا (۴ در هر هزار نفر) خاورمیانه (۴/۳ هر هزار نفر) آسیای جنوب شرقی (۳/۳ در هر هزار نفر) آمریکای لاتین و کارائیب (۱/۳ در هر هزار نفر) کشورهای توسعه یافته و اتحادیه اروپا (۵/۱در هر هزار نفر).
در حالی که گزارشها نشان میدهد که داد و ستد انسانها و بردگی جنسی در کشورهای اروپای مرکزی و جنوب شرقی و نیز کشورهای مشترک المنافع بریتانیا نسبت به جمعیت این مناطق زیاد اس، ولی از نظر عددی به ترتیب آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین بیشترین قربانیان را دارند. این واقعیت که بیشترین تعداد قربانیان در آسیا هستند، نشان میدهد که باید کوششها برای جلوگیری از کاراجباری در این مناطق شدت بیشتری داشته باشد.
قربانیان چه کسانی هستند؟ علت آسیب پذیری آنها چیست؟
کارگران اجباری در بین همه گروهها وجود دارند، پیرو جوان، زن و مر، اما برخی از گروهها از دیگران آسیب پذیرترند. هشت هزار گزارشی که سازمان بین المللی کار جمع آوری کرده است، اطلاعات ارزشمندی را درباره شخصیت و علل آسیب پذیری قربانیان نشان میدهد.
بنا بر برآوردهای جدید، زنان و دختران، کمی بیشتر از مردان و پسران در معرض خطر قرار دارند و بیشتر آنها قربانیان بهره برداریهای جنسی هستند. کودکان یک چهارم همه قربانیان را تشکیل میدهند. نیمی از قربانیان در داخل کشورهایشان هستند و یا هنگامی که دست به مهاجرت زدهاند،درخارج از کشور خود به کار اجباری تن دادهاند. این خود تایید میکند که جابجایی ضریبی مهم در آسیب پذیری است.
بسیاری از قربانیان از اقلیتها و یا گروههای اجتماعی منزوی هستند. موردی که در قسمتهایی در جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به چشم میخورد؛ بسیاری از آنها کارگران فقیر فصلی هستند که از مناطق روستایی دور دست در جستجوی کار به شهرها مهاجرت کردهاند. قربانیانی که توسط دولتها وادار به کار میشوند، بیشتر در حوزه نظامی (یا گروههای شورشی) یا در زندانها و یا در مراکز توانبخشی میباشند.
چه صنایعی از کار اجباری استفاده میکنند؟ منافع آنها چیست؟
بنا بر برآوردهای اولیه، صنایعی که بیشترین بهره را از کار اجباری میبرند به ترتیب کشاورزی، کارهای داخل خانه، ساختمانی و تولید است.
سازمان بین المللی کار بر آورد میکند که در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ سود سالانه این گونه صنایع، حداقل ۳۲ میلیارد دلار بوده است و حداقل ۲۱ میلیارد دلار دستمزد قربانیان کار اجباری پرداخت نشده است.
سوال: کودکان چند درصد از مجموع قربانیان کار اجباری را تشکیل می دهند؟
الف- ۳۰%
ب- ۲۵%
ج- ۵۰%
د- ۱۰%
مفاهیم کلیدی این درس چیست؟
مفاهیم کلیدی این درس عبارتند از حقوق کار زنان، کار کودکان و کار اجباری. شرکت کننده در کلاس باید در انتهای این درس با این مفاهیم و کنوانسیونهایی که در مورد آنها هست آشنا شده باشند.
سوالاتی برای بحث درفروم:
۱ـایران کنوانسیونهای زیر را پذیرفته است ،آیا این کنوانسیونها رعایت و به اجرا گذاشته شدهاند؟ آیا قوانین داخلی ایران با این کنوانسیونها همسازی دارند؟ اگر نه چه باید کرد؟
-کنوانسیون حداقل سن ۱۳۸
-کنوانسیون کار اجباری ۲۹
-کنوانسیون محو کار اجباری ۱۰۵
-کنوانسیون بدترین نوع کار کودکان ۱۸۲
۲ـ-کار کودک چیست؟ آیا این مسئله در ایران به بحث گذاشته شده است؟ آیا این بحث می تواند نقطه شروعی برای بحث درباره سایر حقوق کارگران باشد؟
منابع بیشتر برای مطالعه:
۱ـ كار زنان در حقوق ايران و حقوق بين المللى كار، سید محمد رضا علویون، روشنگران ومطالعات زنان
۲ـ حقوق سياسى زنان ايران، مهرانگیز کار، روشنگران ومطالعات زنان
۳ـ حقوق كودك: نگاهی به مسائل حقوق کودکان درایران، روشنگران، شیرین عبادی