بینش و انگیزه
پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد شوروی، حکومتهای دستنشاندهای را در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی که زمان جنگ اشغال کرده بود، بر سر کار آورد. با گماردن سیاستمداران طرفدار مسکو به عنوان رهبران این رژیمهای اقماری سرکوبگر، هژمونی منطقهای را بنیان گذاشت که آن را اصطلاحا «پرده آهنین» مینامیدند.1
در لهستان، رهبری حزب کمونیست، ناراضیان و مخالفان اتحاد شوروی را برای تحکیم پایههای قدرت خود بازداشت، اعدام و برخی دیگر را تبعید نمود. پس از تدوین قانون اساسی جدید لهستان در ۱۹۵۲، که الهام گرفته از قانون اساسی اتحاد شوروی بود، لهستانیها شاهد لغو سنا، تقلب گسترده در انتخابات و اصلاحات ارضی به سبک کمونیستها بوده و مسائل سیاسی و اجتماعی کشورشان به کلی در حوزه نفوذ اتحاد شوروی قرار گرفت.2
به رغم تلاشهای دولت برای نوسازی و اقدام به اصلاحات در زمینه اقتصاد سوسیالیستی دردهه ۸۰، سرکوب شهروندان و رعایت نکردن حقوق اولیه انسانی، بستری را فراهم آورد که در نهایت به فروپاشی رژیم مورد حمایت اتحاد شوروی در ۱۹۸۹ انجامید.
اهداف و مقاصد
جنبش مخالفین، متشکل از گروههای مختلفی از جمله پاپ ژان پل دوم و کلیسای کاتولیک، جنبش همبستگی لخ والسا و جنبش جایگزین نارنجی بود. گرچه این گروهها اهداف مختلفی را دنبال میکردند ولی در مورد لهستانی آزاد و دموکراتیک همعقیده بودند.
در سال ۱۹۷۸، انتخاب کارول جوزف وجتیلا، به عنوان پاپ که بعدا به عنوان پاپ ژان پل دوم خوانده شد، جان تازهای به جنبش لهستان آزاد بخشید. پاپ اعتقاد داشت که مذهب کاتولیک وافراد با وجدان، باید در برابر سرکوب آزادیهای مذهبی، اقتصادی و سیاسی توسط حزب کمونیست، محکم بایستند زیرا آنها دولت را جایگزین خدا کرده بودند.3
او مسیحیت را بخش جداییناپذیر از تاریخ و فرهنگ غنی لهستان میدانست و در جست و جوی ایجاد جامعهای بود که لهستانیها بتوانند به آزادی و هویت ملی و مذهبی خود بازگردند.4 چهارده ماه بعد، جنبش همبستگی ظهور کرد و کارگران و روشنفکران را برای پیگیری خواستهای که آرزوی پاپ بود، متحد نمود. جنبش همبستگی در پی اعتصاب کارگری در آگوست ۱۹۸۰ شکل گرفت. زمانی که کارگران کشتیسازی گدانسک، در اعتراض به محدودیتهای جدید در مورد دستمزد خود، دست از کار کشیدند.5 به دنبال مذاکرات موفقیتآمیز با دولت، رهبران اعتصاب، جنبش همبستگی را در ۱۷ سپتامبر تشکیل دادند تا نخستین اتحادیه مستقل کارگری در پشت پرده آهنین به وجود آید. در عین حال، جنبش همبستگی تنها یک اتحادیه صنفی نبود بلکه جنبشی اجتماعی و سیاسی بود که تلاش خود را بر اعاده کرامت انسانی و شهروندی، حقوق و آزادیهای ملت لهستان متمرکز کرده بود.6
هسته اصلی بینش جنبش همبستگی، رسیدن به نوعی «جمهوری خودگردان» بود که از توسعه نهادهای دموکراتیک، حمایت کند. در کنگره حزب همبستگی که در سال۱۹۸۱ تاسیس شد، هدف جنبش اینگونه تبیین شد: «خلق شرایط بهتر زندگی از نظر سیاسی و اقتصادی در لهستانی مستقل و به عبارت دیگر زندگی فارغ از فقر، استثمار، ترس و دروغ در جامعهای سازمانیافته بر مبنای قانون و دموکراسی» و اعلام برنامه جنبش، مبنی بر اینکه «آنچه ما در نظر داریم، تنها برای نان و کره و سوسیس نیست بلکه عدالت، دموکراسی، حقیقت، قانونمندی، کرامت انسانی، آزادی عقاید و ترمیم جمهوری است».7 این ارزشها محور دوران بعد از کمونیسم و جمهوری سوم لهستان در دوران ریاست جمهوری لخ والسا در آغاز سال ۱۹۹۰ بود.
جنبش جایگزین نارنجی، تحت تاثیر همان بینشی که منجر به خلق جنبش همبستگی شد و نهایتا از آرزوی پاپ برای سرنگونی کمونیسم در لهستان نشات میگرفت، به وجود آمد. دانشجویان لهستانی در این جنبش هنرمندانه فعال بوده و رویکرد آنها بیشتر انتزاعی و هنرمندانه و بر مبنای قدرت تخیل بود. «تخیل، جهانی بدون محدودیت میسازد. هیچ نیرویی در زندگی بشر نیست که بتواند دنیای غیرقابل کنترل تخیل را مهار کند. بدون صرف نیروی واقعی میتوان بر همه چیز فائق آمد و تخیلات ما همواره با ما زندگی میکنند».8
هدف جنبش جایگزین نارنجی، این بود که با تمرکز بر آزادیهای فردی و اجتماعی، از طریق هنرهای تجسمی، کنترل رژیم کمونیستی بر آگاهیها را با استفاده از ابزار هنر به صورت آزاد و خودجوش نقد نموده و تضعیف کند. درابتدا فعالین این جنبش، نقاطی از دیوارها که رژیم، شعارهای ضد کمونیستی را با رنگ پوشانده بود، انتخاب نموده و تصاویری هجوآمیز از کوتولهها را در این نقاط نقاشی میکردند. رژیم نمیتوانست آنها را بازداشت نماید، چون برای این کار باید ابتدا رسما این کار را غیرقانونی اعلام کرده و خود را اسباب مضحکه مینمود.
رهبری
اگر چه عامل حیاتی در پیروزی جنبش ضد کمونیستی در لهستان، مشارکت وسیع توده مردم بود ولی این امر بدون رهبری افرادی مانند لخ والسا، رهبر جنبش همبستگی و ژان پل دوم، رهبر کلیسای کاتولیک و کلنل والدمار فیدریج، بنیانگذار جنبش جایگزین نارنجی که بیشتر مردم او را با نام مستعارش «ماژور» میشناختند، عملی نبود. در حالی که هر کدام از این رهبران، زندگی و شیوه متفاوت رهبری خود را داشتند ولی در یک مورد با هم اشتراک عقیده داشتند، جامعه باز برای لهستان.
نام لخ والسا مترادف با همبستگی است. «او به صورت نمادی فراتر از آنچه به انجام رسانده بود، درآمد. او مظهر همبستگی شد».9 توانایی والسا در جلب اعتماد مردم، سبب شد که آنها هرگز ایمان خود را هر چقدر هم واکنش رژیم شدید باشد، از دست ندهند. یکی از اعضای همبستگی در نامهای به لخ والسا، علت اصلی تحسین او را اینگونه بیان میکند: «تو به ما نشان دادی که نباید از باتوم پلیس، استهزا و یا بیایمانی بترسیم. چیزی که در مورد تو واقعا مرا تحت تاثیر قرار میدهد ایمان عمیق تو است».10 در حالی که والسا چهره اصلی جنبش بود، از حمایت دیگر رهبران نیز بهرههای فراوان برد. از جمله زنانی که به نقش آنها در رهبری توجهی نشده است. اگر چه بعضی از آنها مانند «آنا والن تی نویتس» از جمله رهبران رده بالای جنبش بودند ولی دیگران نیز نقش حیاتی در رهبری جامعه بازی میکردند. بعضی از زنان، ماموریتهای بسیار خطرناک را به علت آنکه پلیس به آنها کمتر از مردان مشکوک میشد به عهده میگرفتند. بنابراین تصادفی نیست که این رهبران زن در لهستان آزاد که شجاعانه برای آن جنگیده بودند، مقامهای بالایی را کسب کردند.11
پاپ ژان پل دوم، گرچه در خط مقدم مبارزه نبود ولی نقش او در آزادسازی لهستان انکار ناپذیر است. بازدیدها و سخنرانیهای او در لهستان، سبب انگیزه دادن و جذب میلیونها نفر از مردم شد. در حقیقت نویسنده انگلیسی «تیموتی گارتن اش» عقیده دارد که جنبشهایی مانند همبستگی، نمیتوانستند بدون الهام و پشتیبانی پاپ به ثمر برسند.12
اش مینویسد: «بدون پاپ، همبستگی نبود و بدون همبستگی، گورباچف نبود و بدون گورباچف، سقوط کمونیسم نبود».13 حتی گورباچف، آخرین رهبر اتحاد شوروی، به نقش حیاتی پاپ اذعان دارد. او میگوید: «بدون وجود پاپ این امر امکانپذیر نبود.»14
بنیانگذار جنبش جایگزین نارنجی، والد مار فیدریج «ماژور» شخصیتی عجیب و غیرمعمول دارد که در کارهای هنری او، چه در نوشتهها و چه در نقاشیهایش بازتاب مییابد. او بینش ظریف و هنرمندانه خود را برای مقابله با رژیمهای طرفدار اتحاد شوروی به خدمت گرفت. ماژور به طیف وسیعی از شهروندان، روش کمهزینه خود را برای مخالفت با رژیم، عرضه کرد. این روش، مبتنی بر استفاده از نمادهای غیرمعقول و ظاهرا بیمعنی بود. مهمتر از همه، نقاشیهای دیواری گروه او از کوتولهها به صورت نماد براندازی دموکراتیک رژیم لهستان در دوران حکومت نظامی که از دسامبر ۱۹۸۱ شروع شده بود، درآمد.15
فضای مدنی
تلاشهای پاپ ژان پل دوم و جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی، در شرایط سرکوب شدید اتفاق افتاد. دولت کمونیستی لهستان که تحت نفوذ اتحاد شوروی بود اقدام به بازداشت و زندانی کردن و در مواردی اعدام رهبران مخالفین، بدون طی مراحل قانونی نمود.
پس از موفقیتهای اولیه جنبش همبستگی، ژنرال وویچک یاروزلسکی در کشور، حالت جنگی اعلام نموده و برای سرکوب جنبش، قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد و دهها هزار نفر از فعالین را طی عملیات گسترده پلیس، بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳ به زندان انداخت.16
لخ والسا به عنوان رهبر جنبش همبستگی، با دشمنی بیپایان رژیم روبرو شد. او به مدت یک سال به زندان افتاد و تا سال ۱۹۸۸، تحت نظارت مستمر پلیس قرار داشت. او در سال۱۹۸۳ برای دریافت جایزه صلح نوبل به دو دلیل به خارج سفر نکرد، دلیل اول این که میترسید به او اجازه بازگشت داده نشود و دلیل دیگر همبستگی با زندانیانی بود که هنوز آزاد نشده بودند. «آیا دوستان من که اکنون در زندان هستند و آنها که شغلشان را به خاطر دفاع از جنبش از دست دادهاند، میتوانند مرا در این سفر همراهی کنند؟ اگر نه، پس معنی آن این است، روزی که بتوان این جایزه را جشن گرفت هنور فرا نرسیده است حتی این چنین جایزه با شکوهی».17
فقدان رسانههای مستقل و عدم تساهل دولت در مورد دگراندیشان، چالشهای بسیاری را برای مخالفین به وجود آورد. اگرچه جنبش راهی پیدا کرد که این محدودیتها را دور بزند، اما موفق شد در مذاکره با دولت، مجوز معافیت از سانسور را برای نشریات داخلی اتحادیه کسب نماید. در حقیقت جنبش میتوانست این نشریات را به طور گسترده توزیع کند، مشروط بر اینکه عبارت «تنها برای مصرف داخلی اتحادیه» را قید نماید. این معافیت به همبستگی این فرصت را داد که مانند یک «جزیره آزادی» عمل نماید و در نتیجه «شهروندان در اشکال مختلف اظهار عقیده نموده و نوعی جامعه مدنی در این چهار چوب شکل گرفت». درآوریل۱۹۸۱ جنبش همبستگی اقدام به نشر هفتهنامه همبستگی نمود.18
پیام و مخاطب
کرامت انسانی، ارزش محوری مبارزات ضد کمونیستی بود. مشقات روزانه مردم لهستان و به خصوص کمبود مواد غذایی مناسب، به نحو موثری توسط همبستگی به نبود آزادی گره زده شد. در سال ۱۹۸۱، ارزشهای بنیادین مثل آزادیهای مذهبی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در پیامهای پاپ، جایگزین نارنجی و همبستگی بازتاب یافت. «تاریخ به ما آموخته است که نان بدون آزادی میسر نیست.»19
هسته اصلی پیام همبستگی، فراخوانی برای تلاشهای گسترده از طرف همه مردم لهستان بود. جنبش موفق شد، پایگاه اصلی کارگری خود را گسترش دهد تا نامی را که برای خود انتخاب کرده است، معنیدارتر کند و بتواند بخشهای مختلف جامعه را متحد نماید. با ایجاد جنبش «همبستگی روستایی» دامنه خود را از کارگران صنعتی به کشاورزان نیز گسترش داد. جنبش حتی توانست علیرغم ریشههای کارگری خود، پلی نیز به سوی روشنفکران لهستانی بزند. همانگونه که بی بی سی میگوید: «همبستگی کتاب و کتابخانه را به کارخانههای کشتیسازی آورد.» زمانی که پیمان گدانسک به امضا رسید و همبستگی به هدفهای اولیه خود نائل آمد، یک لهستانی میگوید: «امید فوقالعاده و ارتباط بسیار قوی بین مردم به وجود آمده بود. از آن لحظات نادری بود که به ناگهان میلیونها نفر خواست واحدی داشتند و این خواست واحد، آن بود که اتحادیههای کارگری آنها را در برابر حزب کمونیست نمایندگی کنند».20
پاپ، جنبش مخالفین را با استفاده از مقام خود به عنوان رهبر کلیسای کاتولیک، حمایت کرد. وی لهستانیها را تشویق میکرد که به جای وفاداری به دولت کمونیستی، به کلیسا وفادار باشند. پیام او هم به مردم لهستان و هم به مجامع سیاسی بینالمللی، تاکید بر ارزشهای آزادی و آزادیخواهی بود و این امر پشتیبانی اخلاقی برای مخالفین لهستانی را فراهم آورد. دیدار پاپ از لهستان در سال ۱۹۷۹، یک رویداد بزرگ تاریخی بود. او امیدوار بود که در دیدار از لهستان بتواند روحی تازه در هممیهنانش برای مبارزه با رژیم کمونیستی بدمد. علیرغم پیشبینی رژیم، مبنی بر آنکه تعداد معدودی به استقبال پاپ خواهند رفت، میلیونها نفر برای خوشآمدگویی به او حاضر شدند و رژیم کمونیستی را شرمنده کردند. پاپ ژان پل دوم، مردم لهستان را بسیج کرد تا به جای آنکه دستنشانده کمونیستها باقی بمانند، به سنتها، ایمان و ریشههای تاریخی کشور خود برگردند. جنبش جایگزین نارنجی، حمایت مردمی را از طریق طنز و طرح شعارهایی مانند «شهروندان به میلیشا کمک کنید و خودتان را کتک بزنید» جلب میکرد. جنبش جایگزین نارنجی «آینهای بود که نقاط ضعف، عیوب و بیهودگی سیستم را نشان میداد و کنشهای مقامات حکومتی را تا مرز حماقت پایین میآورد». این جنبش تا آنجا که امکان داشت به دنبال مخاطبین جهانی بود. برخی ادعا میکنند که انتخاب رنگ نارنجی، انتخابی میانه بود، به این معنی که رنگ سرخ، رنگ چپها و رنگ زرد، رنگ کلیسا و به تعبیر دیگر راستها بود.21 در سال ۲۰۰۴، ویکتور یوشچنکو در اوکراین، از جنبش نارنجی الهام گرفت و این رنگ را به عنوان رنگ رسمی حزب خود برگزید.22
فعالیت های فراگستر
صرف نظر از رویکردهای مختلفی که مورد بهرهبرداری قرار گرفت، سرنگون کردن رژیم کمونیستی در لهستان، نیاز به مشارکت وسیع تودههای مردم داشت. پاپ ژان پل دوم با وعده لهستانی آزاد و نیرومند، میلیونها نفر لهستانی را همسو کرده و در مقام رهبری جنبش مذهبی جهانی، توانست حمایت سایر دولتها را برای لهستانی مستقل، جلب نماید. از جمله این کشورها میتوان انگلستان را نام برد. ملاقات ۱۹۸۳ لخ والسا و پاپ و نیز ملاقات مارگارت تاچر نخستوزیر انگلیس با ۵۰۰۰ نفر از رهبران جنبش همبستگی در گدانسک که طی آن تاچر، رهبران جنبش را مخاطب قرار داد و گفت: «هیچ چیز نمیتواند شما را متوقف کند» را میتوان دو حادثه تاریخی مهم نامید که میزان حمایت از جنبش را بالا برد.23
جنبش همبستگی، دکترین بدون خشونت را راهکار خود قرار داد و سبب شد که وجهه عمومی خود را بالا برده و مشارکت گسترده تودهها را جلب نماید؛ بنابراین جنبش موفق شد موجی از اعتصابات در سراسر کشور را سازماندهی کند تا دولت را فلج کرده و آنها را وادار به سازش نماید. به عنوان مثال در ۲۷ مارس ۱۹۸۱، در اعتراض به ضرب و شتم ۲۷ نفر از اعضای همبستگی در سراسر کشور، جنبش، اعتصابی را سازماندهی کرد که بیش از نیم میلیون نفر در آن شرکت کرده و چرخ مملکت را متوقف کردند. این بزرگترین اعتصاب در تاریخ لهستان تحت کنترل اتحاد شوروی بود و دولت را وادار کرد که وعده رسیدگی به ضرب و شتم اعضا را بدهد.24
جایگزین نارنجی با به کارگیری روشهای غیرمعمول، شور و هیجان زیادی در مخالفین میآفرید. علاوه بر استفاده از تاکتیکهای مسالمتآمیز اما ویرانگر هنر دیوارنویسی، این جنبش تجمعی را سازماندهی کرد که از آن به نام «رویدادها» نام میبرند. در سال ۱۹۸۸ در اوج نارضایتی، این جنبش در شهر «ورکلاو» راهپیمایی را سازمان داد که در آن ده هزار نفر کلاه نارنجی کوتولهها را برسر گذاشتند که از آن به نام انقلاب کوتولهها یاد میشود. با این روش، رهبران جنبش میخواستند کمی از آن جو سنگین بکاهند و تظاهرات را از حالت یکنواختی درآورده و کمی سبکسری و شوخی را چاشنی تظاهرات کنند.25 روشهای عملیاتی یگانه و غیرمعمول جنبش جایگزین نارنجی، سبب شد که دولت در برخورد با آنها دچار تردید شده و نتواند واکنش مناسب نشان دهد. این یکی دیگر از دلایل موفقیت این جنبش فعال بود. تلاشهای مشترک همبستگی، پاپ ژان پل دوم و جایگزین نارنجی، منجر به تغییرات قابل توجهی در فضای سیاسی لهستان شد.
نخستین موفقیت بزرگ در اگوست ۱۹۸۸ حاصل شد، زمانی که ژنرال چسلاوکیجی ژاک، وزیر کشور به طور خصوصی با لخ والسا ملاقات نمود و از او درخواست کرد که به اعتصابهایی که در سراسر کشور جریان داشت، پایان دهد. پس از اتمام این معامله، والسا یک رشته مذاکرات طولانی را با ژنرال یاروزلسکی، رئیس دولت لهستان درباره وضعیت سیاسی جنبش همبستگی آغاز کرد. پس از چهار ماه بحثهای طولانی و کشدار، سرانجام والسا رضایت ژنرال یاروزلسکی را برای فعالیت مجدد جنبش همبستگی به دست آورد و این امر در ژانویه سال ۱۹۸۹، پس از جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست به طور رسمی اعلام شد.26
بلافاصله پس از آنکه ممنوعیت جنبش همبستگی برداشته شد، والسا مجددا با رهبران حزب کمونیست به مذاکره رو در رو نشست. در فوریه ۱۹۸۹، یک رشته گفتگو بین مخالفین و دولت انجام شد. گفتگوهای رو در رو تمهید دولت برای خواباندن ناآرامیهای سیاسی بود. نهایتا مخالفین به موفقیت بزرگی دست یافتند و توافقنامه ۱۹۸۹ را با دولت امضا کردند. والسا در مقام رهبر گروه مذاکرهکننده این توافق را از تصویب گذرانید که طی آن اتحادیههای کارگری مستقل، قانونی شده و ریاست جمهوری به صورت یک نهاد درآمده و نیز دو مجلس قانونگذاری تاسیس گردید.27 علاوه بر بازسازی سه قوه سیاسی، توافقنامه، خواستار برگزاری انتخابات مجلسین شد که پیروزی بزرگی در این انتخابات نصیب والسا و حزب همبستگی گردید. همبستگی که به صورت یک حزب قانونی درآمده بود، موفق شد ۹۹ درصد کرسیهای سنا و ۳۵ درصد کرسیهای مجلس را از آن خود کند. در سال ۱۹۹۵، والسا نخستین رئیسجمهور منتخب لهستان شده و به چهار دهه حکومت کمونیستی پایان داده شد.28

بیشتر بدانید
خبرها و مقاله ها
بیر نبام،نورمن ” همبستگی را بیاد آر، گذر لهستان به دموکراسی ” دموکراسی باز 25 آگوست 2005
” گزارش کشور: لهستان” خانه آزادی 2009
دوناوان،جفری ” لهستان: همبستگی – اتحادیه های تجاری که دنیا را تغییر داد”
رادیو صدای آزاد اروپا 24 آکوست 2005
تیموتی گارتن اش ” لخ والسا” تایم 13 آپریل 1998
” هوم پیج” ” انستیتو بنیاد لخ والسا”2008
هوم پیج ” جایگزین نارنجی ” اول دسامبر 2004
” ژان پل دوم: بینش قوی اخلاقی” سی.ان.ان 2005
“لخ والسا” ویکی پدیا 8 فوریه 2010
میزتال،برونیسلاو ” بین دولت و هم بستگی: یک جنبش،دو قرائت متفاوت- جنبش جایگزین نارنجی در لهستان” مجله جامعه شناسی بریتانیا 1 (مارچ 1992) ص 78 -55
” جایگزین نارنجی” ویکی پدیا 19 ژانویه 2010
او تول، فینتان ” تناقص بزرگ” آیریش تایم 4فوریه 2010
” جنگ های صلیبی پاپ ژان پل دوم در برابر کمونیسم” سی.ان.ان 21ژانویه1998
“پاپ بر کمونیسم وطنی تمرکز کرد و پیروز شد” سی.بی.سی آن لاین آپریل2005
رپا،جن “افسانه هم بستگی”اخبار بی بی سی 12 اگوست 2005
کتاب ها
آچرسون، نیل آگوست لهستان: انقلاب خود محدود. هاموند ورث پنگوئن 1981
اش.گارتون.تیموتی فانوس جادو: انقلاب 89، شاهد در ورشو، بوداپست، برلین و پراگ
نیویورک: وین تیج چاپ 1995
اش. گارتون. تیموتی انقلاب لهستان: همبستگی 82 -1980 لندن ژاناتان کیپ 1983
سیرتاتوس.آریستا.ماریا” جنبش همبستگی لهستان، انقلاب،دموکراسی و حقوق طبیعی” لندن:
روتلج 1997
کمپ، ولش “تولد همبستگی ، مذاکرات گدانسک1980” لندن مک میلان1983
مک شین، دنیس” هم بستگی: اتحادیه های تجاری مستقل لهستان” ناتینگ هام
کتاب های گویا
پن، شانا” اسرار هم بستگی: زنانی که کمونیسم را در لهستان شکست دادند”1981
آن آربور: دانشگاه میشیگان2005
پوتل، جین، ایوز” تابستان قبل از یخ بندان: همبستگی درلهستان” لندن پلوتوپرس1982
جایگزین نارنجی، انقلاب کوتوله ها ورشو 2008
والسا لخ” مبارزه و پیروزی” اتو بیو گرافی انتشارات آروکاو 1994
زیلونکا جن ” نقاط قوت و ضعف کنش های بی خشونت: مورد لهستان” در بیس 30
(بهار 1986)
ویدئوها
مینیاتور غرب جایگزین نارنجی در وین یوتوب 12 جون 2009
پانوشت ها:
1-جرزی.دبلیو.برژیژا کلاوس زیمر، ماگدالنا،هاس.” رژیم های تمامیت خواه و اقتدار گرادر
اروپا: دیدگاه های کوتاه مدت و دراز مدت” برگان بوکس چاپ 2006 277
2-تاریخ مختصر لهستان : فصل 13:سال های پس از جنگ 1945-1990 پولونیا آن لاین
1994
3- ژاکاکی، کنت” پاپ ژان پل دوم و جهاد علیه کمونیسم: مطالعه موردی در دوران سکولار و تقدس” رتریک و پابلیک افیر 2001ص710-689
4- پاپ ژان پل دوم و جهاد علیه کمونیسم سی.ان.ان 21 ژانویه 1988
5- کارتن.اش.تیموتی ” لخ والسا ” تایم 13 آپریل 1998
6- دو ناوان.جفری ” لهستان – هم بستگی- اتحادیه های کارگری که جهان را دگرگون کرد.”
رادیو اروپای آزاد 24 آگوست 2005
7- ” سخنرانی نوبل” جایزه نوبل 1997
8- میزتال برانیسلاو ” بین دولت و همبستگی : یک جنبش ، دو قرائت متفاوت- جنبش جایگزین نارنجی در لهستان” نشریه جامعه شناسی انگلیس 43 1992 ص60
9- سیرتاتوس، آریستا، ماریا ” جنبش همبستگی لهستان: انقلاب دموکراسی و حقوق طبیعی”
لندن دوتلج 1997 ص200
10- سیرتاتوس. آریستا ماریا ” جنبش همبستگی لهستان: انقلاب دموکراسی و حقوق طبیعی”
لندن روتلج 1997ص200
11-پن، شانا” اسرار هم بستگی: زنانی که کمونیسم را در لهستان شکست دادند” آن آربور دانشگاه میشیگان 2005
12- ” ژان پل دوم: بینش قوی اخلاقی ” سی.ان.ان 2005
13- اوتول فینتان ” تناقض بزرگ ” آیریش تایمز 2005
14- ” پاپ بر کمونیسم تمرکز کرد و پیروز شد” سی.بی.سی نیوز2005
15- جایگزین نارنجی – انقلاب کوتوله ها
16- دامبتون، ژان ” لهستان حقوق مدنی و اتحادیه ها را محدود می کند. فعالان همبستگی خواستار اعتصاب عمومی شدند ” نیویورک تایمز 14 دسامبر 2001
17- ” نوبل لخ والسا” سولی داموس 2006
18- کوژوسکی جیسک و کورژوسکا جوانا ” جامعه خود گردان بیست سال پس از دموکراسی و بخش سوم درلهستان” تحقیقات اجتماعی 2001
19- “سخنرانی نوبل” جایزه نوبل 1997
20- رپا، جن “افسانه هم بستگی” اخبار بی.بی.سی 12 آگوست 2005
21- تاگلیا بو، ژان ” ورکلاو جورنال ، پلیس پرده را پائین آورد. ولی نمایش کمدی ادامه دارد” نیویورک تایمز 14 جولای 1988
22- ردل کنزاد ” مراسم اهدا کلاه نارنجی کوتوله به رئیس جمهور یوشیچنکو” جایگزین
نارنجی 12 آپریل 2005
23- دیل جکسون ” لهستانی ها تاچر را تشویق می کنند. تاچر گفت :هیچ چیزنمی تواند شما را متوقف کند” واشنگتن پست نوامبر 1988
24- مک ایچن داگلاس ” اطلاعات آمریکا و رویاروئی در لهستان 1981-1980 ” پن
استیت پرس ص 120
25- میزتال برونیسلاو ” بین دولت و همبستگی یک جنبش دو قرائت متفاوت- جنبش جایگزین نارنجی در لهستان ” مجله جامعه شناسی انگلیس 1 :43 (1992 ) ص 62
26- اش .تیموتی. گارتون چراغ جادو: انقلاب 1989 لهستان شاهد در ورشو، بوداپست ، برلین و پراگ نیویورک: وینتیچ چاپ 1999
27- گارتون – اش تیموتی ” لخ والسا” تایم 13 آپریل 1998
28- همان
Learn More
News & Analysis
Ash, Timothy Garton. “Lech Walesa.” Time. 13 April 1998.
Birnbaum, Norman. “Remember Solidarity! Poland’s Journey to Democracy.” Open Democracy. 25 Aug. 2005.
“Country Report: Poland.” Freedom House. 2009.
Donavan, Jeffery. “Poland: Solidarity — The Trade Union That Changed The World.” Radio Free Europe. 24 Aug. 2005.
“Home page.” Lech Walesa Institute Foundation. 2008.
“Home page.” The Orange Alternative. 1 Dec. 2004.
“John Paul II: A Strong Moral Vision.” CNN. 2005.
“Lech Walesa.” Wikipedia. 8 Feb. 2010.
Misztal, Bronislaw. “Between the State and Solidarity: One Movement, Two Interpretations — The Orange Alternative Movement in Poland.” The British Journal of Sociology 43:1 (March, 1992), pp. 55-78.
“Orange Alternative.” Wikipedia. 19 Jan. 2010.
O’Toole, Fintan. “The Great Contradictions.” The Irish Times. 4 Feb. 2010.
“Pope John Paul’s Crusade against Communism.” CNN. 21 Jan. 1998.
“Pope Stared Down Communism in Homeland – and Won.” CBC News Online. April 2005.
Repa, Jan. “Solidarity’s Legacy.” BBC News. 12 Aug. 2005.
Multimedia
“Abendland in Zwergenhand – Orange Alternative in Wien.” YouTube. 12 June 2009.
Books
Ascherson, Neal. The Polish August: The Self-Limiting Revolution. Harmondsworth: Penguin, 1981.
Ash, Timothy Garton. The Magic Lantern: The Revolution of ’89 Witnessed in Warsaw, Budapest, Berlin, and Prague. New York: Vintage, 1999. Print.
Ash, Timothy Garton. The Polish Revolution: Solidarity 1980-82. London: Jonathan Cape, 1983.
Cirtautas, Arista Maria. The Polish Solidarity Movement: Revolution, Democracy and Natural Rights. London: Routledge, 1997.
Kemp-Welch, A. The Birth of Solidarity: The Gdansk Negotiations, 1980. London: Macmillan, 1983.
MacShane, Denis. Solidarity: Poland’s Independent Trade Union. Nottingham: Spokesman Books, 1981.
Penn, Shana. Solidarity’s Secret: The Women Who Defeated Communism in Poland. Ann Arbor: The University of Michigan Press, 2005.
Potel, Jean-Yves. The Summer Before the Frost: Solidarity in Poland. London: Pluto Press, 1982.
The Orange Alternative – Revolution of Dwarves. Warsaw. 2008. ISBN 978-83-926511-4-7.
Walesa, Lech. A Way of Hope. New York: Henry Holt, 1987.
Walesa, Lech. The Struggle and the Triumph: An Autobiography. Arcade Publishing, 1994.
Zielonka, Jan. “Strengths and Weaknesses of Nonviolent Action: The Polish Case,” Orbis 30 (Spring 1986).
Footnotes
[1] Jerzy W. Borejsza, Klaus Ziemer, Magdalena Hułas. Totalitarian and Authoritarian Regimes in Europe: Short and Longterm Perspectives. Berghahn Books, 2006. Print: 277.
[2] “A Brief History of Poland: Chapter 13: The Post-War Years, 1945–1990.” Polonia Today Online. 1994.
[3] Zagacki, Kenneth S. “Pope John Paul II and the Crusade Against Communism: A Case Study in Secular and Sacred Time,” Rhetoric & Public Affairs, 4:4 (2001), pp. 689-710.
[4] “Pope John Paul’s Crusade against Communism.” CNN. 21 Jan. 1998.
[5] Ash, Timothy Garton. “Lech Walesa.” Time. 13 April 1998.
[6] Donavan, Jeffery. “Poland: Solidarity — The Trade Union That Changed The World.” Radio Free Europe. 24 Aug. 2005.
[7] Walesa, Lech. “Nobel Lecture.” Nobel Prize. 1997.
[8] Misztal, Bronislaw. “Between the State and Solidarity: One Movement, Two Interpretations — The Orange Alternative Movement in Poland.” The British Journal of Sociology 43:1 (March, 1992), pp. 55-78.
[9] Cirtautas, Arista Maria. The Polish Solidarity Movement: Revolution, Democracy and Natural Rights. London: Routledge, 1997. p. 200.
[10] Ibid.
[11] Penn, Shana. Solidarity’s Secret: The Women Who Defeated Communism in Poland. Ann Arbor: The University of Michigan Press, 2005.
[12] “John Paul II: A Strong Moral Vision.” CNN. 2005.
[13] O’Toole, Fintan. “The Great Contradictions.” The Irish Times. 4 Feb. 2010.
[14] “Pope Stared Down Communism in Homeland – and Won.” CBC News Online. April 2005.
[15] The Orange Alternative – Revolution of Dwarves. Warsaw. 2008. ISBN 978-83-926511-4-7.
[16] Darnton, John. “Poland Restricts Civil and Union Rights; Solidarity Activists Urge General Strike.” New York Times 14 Dec. 2001. A1.
[17] “Nobel for Lech Walesa.” Solidarnosc. 2006.
[18] Kurczewski, Jacek and Kurczewska, Joanna. “A Self-Governing Society Twenty Years After Democracy and the Third Sector in Poland.” Social Research (2001).
[19] Walesa.
[20] Repa, Jan. “Solidarity’s Legacy.” BBC News. 12 Aug. 2005.
[21] Tagliabue, John. “Wroclaw Journal; Police Draw the Curtain, but the Farce Still Plays.” The New York Times 14 July 1988.
[22] Redel, Konrad. “Ceremony of Handing in an Orange Dwarf Hat to President Yushchenko.” The Orange Alternative. 12 April 2005.
[23] Dhiel, Jackson. “Poles Cheer Thatcher During Visit to Gdansk; ‘Nothing Can Stop You,’ British Leader Tells Walesa.” Washington Post 5 Nov. 1988.
[24] MacEachin, Douglas J. U.S. Intelligence and the Confrontation in Poland 1980-1981. University Park: Penn State Press, 1998. P. 120.
[25] Misztal p. 62.
[26] Ash, Timothy Garton. The Magic Lantern: The Revolution of ’89 Witnessed in Warsaw, Budapest, Berlin, and Prague. New York: Vintage, 1999.
[27] Ash, Timothy Garton. “Lech Walesa.” Time. 13 April 1998.
[28] Ibid.