یکی از دغدغههای معمول در میان دیندارانی که رویکرد معرفتاندیش و مداراجویانه را برگزیدهاند، این است که چه زمانی دینداری میتواند رویکردی غیراخلاقی پیدا کنو یا برداشت آنان از دین، جنبههای پرخطایی داشته باشد.
یکی از نویسندگان جوان به نام «عباسعلی منصوری» که در ایران نیز مدرس دانشگاه است در کانال تلگرامی خویش به نام «تاملاتی در دین، معنویت و فلسفه» به همین بحث میپردازد.
او در آغاز با استناد به نقل قولی از «ویلیام جیمز» – فیلسوف آمریکایی – به لزوم توجه دینداران به «سیر تاریخی دین» و همچنین «شناخت بروندینی» از دین اشاره میکند.
او در نقل قول از ویلیام جیمز اینگونه میآورد: «برای اینکه چیزی را به درستی بشناسیم باید آن را هم از بیرون از محیطش و هم در درون آن مشاهده نماییم و با دامنه تغییرات آن آشنا باشیم.»
منبع نقل قول بالا: تنوع تجربه دینی، ویلیام جیمز، ترجمه حسین کیانی، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، ص ۳۹.
عباسعلی منصوری در ادامه و با استناد به این سخن ویلیام جیمز، بندهایی را میآورد و در قالب آنها تلاش میکند سخن جیمز را در حوزه شناخت از اسلام تطبیق دهد و در واقع صدق آن را تایید کند.
این نویسنده از جمله به این اشاره میکند که برای دورماندن از یک مسلمانی پرخطا و خطر یک مسلمان بایستی به این توجه کند که بسیاری از باورهای او «لازمه لاینفک مسلمانی» نیستند بلکه «ریشههای تاریخی و فرهنگی و قومی» دارند.
اما چنین درکی چگونه حاصل میشود؟ با آشنایی با آنچه در آغاز گفته شد: یعنی «سیر تاریخی دین».
این نویسنده جوان و مدرس دانشگاه همچنین به مسلمانان پیشنهاد میکند که دینداری خود را در چارچوبی بیرون از اسلام نیز بنگرند و از منظری بروندینی نیز آن را ارزیابی کنند.
او که خود نیز دیندار و خداباور است درباره این نکته از تجربه خود مثال میآورد و مینویسد:
«بشخصه در دینداری و دینفهمی خودم این را تجربه کردهام که چگونه وقتی صرفا از یک منظر و بنا بر یک فهم خاص به دین مینگریستم، بسیاری از باورها و احکام و رفتارها را درست میپنداشتم. اما زمانی که این فرصت را یافتم که همان باورها و احکام و رفتارها را از منظر عرفانی یا اخلاقی یا فلسفی یا از منظر سایر قرائتها از دین نگاه بنگرم، متعجب میشدم که من چگونه خطای برخی از باورهای سابقم را در نمییافتم. به عنوان مثال وقتی میخواندم که اگر کسی بدون دلیل شرعی در نماز جماعت شرکت نکند، جایز است که خانهاش را بر سرش خراب کنید، در این موقعیت از بس که فقط در باب اهمیت نماز جماعت خوانده بودم، نمیتوانستم به این فکر کنم که آیا این کار اخلاقی است؟»
همانگونه که نویسنده یادآور میشود رویکرد گشوده در دینداری نیازمند این است که دینداران و خداباوران خود را در همنشینی و گفتوگو با کسانی قرار دهند که سبک زندگی و نگاه دینی متفاوتی دارند.
چنین رویکردی، فهم جداگانهای از دین رقم خواهد زد؛ فهمی که قطعا به اخلاقیتر شدن جامعه و دورماندن دینداری از خطرهای غیراخلاقی یاری خواهد رساند.