Search

English

آرش فروزنده‌جمالی؛ جان شیفته‌ آزادی

میلاد یا آرش فروزنده‌ جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد.

در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگان‌های متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی ‌که به شهادت خانواده‌اش، هیچ بیماری زمینه‌ای نداشته است.

میلاد، که مادر و خانواده، او را «آرش» صدا می‌کردند، در آبادان به دنیا آمد؛ اما چند سالی بود که برای کار و زندگی، ساکن تهران شده بود.

شهروندی بود که ظلم و بی‌عدالتی را برنمی‌تابید. سال ۱۳۸۸ از جمله معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بود.

یکی از نزدیکانش در این باره می‌گوید: «شعار “دیکتاتور به پایان سلام کن” رو من سال ۸۸ طراحی کردم و به صورت سه تا بنر ۲‌در‌۴ چاپشون کردم و اون ایام، سه‌شنبه‌های اعتراض – که یکیش همزمان شد با چهارشنبه‌سوری – می‌رفتیم و یه جای تهران نصب می‌کردیم. من نصب می‌کردم و ویدئوهای نصب رو آرش فیلم‌ می‌گرفت. توی یوتیوب موجوده. بعدتر به صورت استیکر پشتْ‌چسب‌دار هم چاپ کردیم. یه سری رو آرش و یه سری رو هم من، و با چندتا از دوستان، توی شهرهای مختلف می‌چسبوندیم.»

آرش همیشه با اسم و مشخصات واقعی خود در فضای مجازی، علیه جمهوری اسلامی مطلب می‌نوشت.

در جریان آبان خونین ۱۳۹۸، بارها از شهرهای مختلف کشور، گزارش‌های سرکوب شهروندان را برای آموزشکده توانا ارسال می‌کرد.

در آبان ۹۸ در پیامی برای توانا نوشت:

«حکومت یه دیکتاتوری تمام‌عیار شده. دیگه حتی به صورت نمایشی، از نهادهای خودش مثل مجلس یا دولت استفاده نمی‌کنه، نشون داد می‌تونه هر تصمیمی بخواد بگیره و اجرا کنه و حتی هیچ کدوم از مراحل قانون اساسی خودش رو هم رعایت نکنه. نشون داد می‌تونه خیلی راحت و بدون اهمیت‌دادن به جامعه، فضای کشور رو بسته و امنیتی کنه.

نیروهای سرکوبگر هم بیش از گذشته گستاخ شدن. و بدون هیچ ابایی می‌زنن و می‌کشن.

افزایش قیمت بنزین نشون دهنده چهره‌ یه حکومت دیکتاتوری کامل و بالغ بود که دیگه هیچ نیازی نه به قانون خودش داره، نه نیاز به جامعه و نه نیاز به یه تصویر خوب بین‌المللی. گام دوم انقلاب رو اینجوری شروع کردن. دیگه هیچ مسالمت و مذاکره و مدارایی روی جمهوری اسلامی تاثیر نداره.»

آرش در انقلاب زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ هم حضوری بسیار فعال داشت. بارها در معرض گاز اشک‌آور قرار گرفت، با ضربات باتون شکنجه شد، و مورد اصابت گلوله ساچمه‌ای و پینت‌بال قرار گرفت. اما بازهم به خیابان برگشت.

او نسبت به فراخوان‌های بدون برنامه انتقاد داشت. و می‌گفت روند فراخوان‌دادن، باید آسیب‌شناسی شود. تا بتوانیم بر ترس‌ها غلبه کنیم و قشر خاکستری را بیش‌تر به صحنه بکشانیم و با حضور بیش‌تر مردم، موتور سرکوب حکومت را کند کنیم. و تلفات کمتری بدهیم. او روش‌هایی خشونت‌پرهیز را برای مبارزه پیشنهاد می‌داد و معتقد بود که باید ابتدا تمرین کرد و موفقیت‌های کوچک به دست آورد و رفته‌رفته شهروندان با خودباوری، بیش‌تر در صحنه خیابان حضور یابند.

آرش نظراتش را در صفحه اینستاگرام خود، و در کامنت‌های برخی صفحات می‌نوشت و همچنین اون‌ها رو برای صفحه‌های پرمخاطب ارسال می‌کرد. او در پیام‌هایش، نگران مصادره‌شدن انقلاب پس از پیروزی بود و همزمان بر آگاه‌کردن مردم و فرهنگ‌سازی تاکید می‌کرد.

مخالف خشونت خیابانی از طرف معترضان بود. باور داشت این خشونت مانع اتحاد اقشار مختلف جامعه می‌شود.

او خواهان اعتراض و اعتصاب سراسری و حضور میلیونی ایرانیان در خیابان‌ها بود و معتقد بود حضور جمعیت میلیونی در خیابان‌ها، باعث ریزش نیروهای سرکوب‌گر جمهوری اسلامی می‌شود.

در آذرماه ۱۴۰۱ اعتصاب غذایی را شروع کرده بود که ۱۸ روز طول کشید. آرش فروزنده، هر روز ویدیویی برای جمعی از چهره‌های سرشناس اپوزیسیون و صفحه‌های پرمخاطب ارسال می‌کرد.

خواسته او ائتلاف، اتحاد و اجماع بین چهره‌های سرشناس اپوزیسیون بود.

در نهایت، ۱۱ دی‌ماه ۱۴۰۱ بود که پس از آنکه خبر توییت مشترک چهره‌های سرشناس اپوزیسیون را به او دادیم، به اعتصاب خود خاتمه داد. او از خوشحالی گریه‌اش بند نمی‌آمد.

این جوان انقلابی سرانجام در اثر فعالیت مداوم و علنی، شناسایی شد.

یکی از نزدیکانش در این باره به توانا می‌گوید: «حدود ساعت ۹ شب، جمعه ۱۹ اسفند‌، آرش فروزنده، پشت امام‌زاده صالح تجریش، توسط لباس‌شخصی‌ها، به داخل یک خودرو هدایت می‌شود. پس از حدود نیم ساعت فردی که فرمانده ماموران بود، وانمود می‌کند که آرش را اشتباهی و به خاطر شباهت چهره بازداشت کرده‌اند. او به آرش یک بطری آب می‌هد. آرش آب را می‌نوشد. اما پس از رهاشدن، تا رسیدن به خانه، چند بار بالا می‌آورد و حالش بد می‌شود. در خانه دچار اسپاسم عضلانی و تنگی نفس می‌شود. ساعت ۲ بامداد ۲۰ اسفند، با آمبولانس به بیمارستان سینا منتقل می‌شود.

در بیمارستان، چند آزمایش خون از او گرفتند، اما نتایج آزمایش‌ها را به او نمی‌دهند و فقط به او مسکن تزریق می‌کنند. پس از دو روز که در بیمارستان بود، به خواسته‌ی خودش بیمارستان را ترک می‌کند.»

به گفته نزدیکان: «آرش به پرسنل بیمارستان گفت من می‌خواهم بروم. شما هیچ کاری برای من نمی‌کنید. من همچنان درد دارم، بالا می‌آورم و شما فقط مسکن می‌زنید.»

یکی از پزشکان بیمارستان، مدام به آرش زنگ می‌زد. او در تماسی می‌گوید که: «من نمی‌توانم توضیح بدهم و معذوریت دارم. ولی شما اصلا حالت خوب نیست و اتفاق بدی برات افتاده و باید پیگیری کنی و کامل درمان بشی.»

آرش پس از این مسمومیت، در استوری اینستاگرامش، این ابیات حافظ را نوشت:

از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت

عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی

به صبر کوش تو ای دل، که حق رها نکند!

چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی  

او در روزهای بعد، مرتب سرم می‌زد و دچار ضعف و بی‌حالی شدید بود، تا بعدازظهر شنبه ۲۷ اسفند که حالش بد می‌شود و با آمبولانس به بیمارستان شریعتی منتقل می‌شود. او را در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌کنند. در آنجا کلیه و کبدش از کار می‌افتد. در حالی که در بیمارستان سینا پاسخ سونوگرافی کلیه و کبد او بدون مشکل بود!

و سرانجام ساعت ۴۵ دقیقه‌ی بامداد ۲۸ اسفند، آرش فروزنده‌جمالی جان خود را از دست داد.

او پیش‌تر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود:

مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح می‌دهم.

دادخواه خون عزیزان‌مان هستیم!

هایلایت استوری‌های او در رابطه با انقلاب، نشان می‌دهد که او شیفته آزادی بود.

جایی که نوشت:

«در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظه‌ای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»

او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»

تصاویری از آرش به جا مانده که نشان می‌دهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.

آرش در دست‌نوشته‌ای برای دوست نزدیکش نوشته بود:

«فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانه‌به‌شانه‌ من قدم زدی.

فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»

تاریخ

برچسب‌ها

ویدئوهای بیشتر ...