خامنهای هر ساله در اول فروردین در مشهد سخنانی ارائه میکند و طی آن، به بیان برخی از مهمترین نکات مدنظر خود میپردازد. در فروردین ۹۸ نیز او در مشهد سخنانی ایراد کرد که بخشی از آنها از لحاظ سیاسی مورد توجه رسانهها قرار گرفتند و پیرامون آن بحث برانگیخته شد. در این مجال، سعی میشود برخی از نظرات خامنهای در این سخنرانی برجسته شده و پیرامون آن نکاتی ارائه شود.
فساد؛ تکرار تجربه دورزدن تحریمها و توالی فساد ناشی از آن
از آنجا که دولت فعلی آمریکا، پس از خروج از برجام، تحریمهایی بسیار سنگین را بر جمهوری اسلامی وضع کرده است، طبعا بخش قابل توجهی از سخنرانی آیتالله خامنهای به این مساله اختصاص پیدا کرد. او در این سخنرانی از تحریمها استقبال کرد و قطع کامل درآمد نفتی را راهی برای پیشرفت ایران دانست.
اما در عین حال راه حل دورزدن تحریمها را نیز مطرح کرد و گفت: «باید طرحهای مقابله با تحریم را بررسی کنیم و به طور جدی آنها را دنبال کنیم. راههای زیادی برای مقابله با تحریم و خنثی کردن تحریمهای ظالمانه وجود دارد. مسئولین دولتی به ما گزارش دادند که دارند راههای مقابله با تحریم را تدوین میکنند. باید عملیتر وارد شوند».
نکته جالب توجه در این میان این است که اکنون دادگاهی در حال برگزاریست که اتفاقا مربوط به کسانیست که کارگزار جمهوری اسلامی در مقوله دور زدن تحریمها بودند. دادگاه مربوط به فساد در پتروشیمی دقیقا به این مسئله بازمیگردد. در سال ۹۰ نیز وقتی جمهوری اسلامی در فشار سنگین تحریمهای آمریکا بسر میبرد، خامنهای طی سخنانی از دورزدن تحریمها تجلیل کرد و آن را توصیه کرد.
آنکه سرش پایین است، «رضا حمزهلو» نام دارد؛ از کارگزاران اصلی دورزدن تحریمها در سال ۹۰
اما همان دورزدن تحریمها بود که موجب فسادهای میلیون یورویی شد که شرح آن به صورت مفصل در اینجا آمده است. خلاصه آنکه خامنهای خود فرصتی را فراهم میکند برای دزدی و پولشویی و فساد. حال بماند که اساسا خود مقوله دورزدن تحریمها، غیرقانونی است.
دروغ؛ دروغی بزرگ درباره واکنش غرب به کشتار نیوزیلند
خامنهای در این سخنرانی همچنین مدعی شد که سیاستمداران غربی در قضیه کشتار مسلمانان در مارچ ۲۰۱۹ در نیوزیلند، سعی کردند نام آن را «حرکت مسلحانه» نامگذاری کنند نه تروریستی. او صراحتا گفت: «در قضیه اخیر نیوزلند و کشتار مسلمانان، اروپاییها نه سیاستمداران و نه مطبوعاتشان حاضر نشدند روی آن اسم حرکت تروریستی بگذارند؛ پس تروریسم چیست؟!».
نکته جالب در این است که پس از این سخنرانی اکانت «حافظه تاریخی توییتر فارسی»، ویدئویی را تهیه کرد که در آن نشان میداد، نخست وزیر نیوزیلند، نخست وزیر استرالیا، نخست وزیر انگلستان، صدراعظم آلمان، وزیر کشور فرانسه، شهردار لندن و رییس جمهور آمریکا، همه و همه، به شدیدترین وجه ممکن این حمله را محکوم کردند و همه – بدون استثنا – آن را حملهای تروریستی نامیدند. حتی دونالد ترامپ – که منتقدانش او را به مسلمانستیزی متهم میکنند – این حمله به دو مسجد مسلمانان که طی آن نزدیک به ۵۰ نفر کشته شدند را را «بسیار بسیار وحشت انگیز» خواند. اینکه خامنهای چنین سخن ناراستی را در چنین تریبون مهمی میگوید، از دو حال خارج نیست؛ یا اصلا خبر ندارد چه میگذرد که خود عمق فاجعه بی اطلاعی او از وضعیت دنیا را نشان میدهد یا اینکه میداند اما باز دروغ میگوید.
ارتجاع؛ اعلام مخالفت مجدد با سند ۲۰۳۰
خامنهای در این سخنرانی مجددا به سند ۲۰۳۰ یونسکو حمله برد. این سند که یکی از برنامههای تدوین شده توسط سازمان ملل متحد برای ایجاد توسعه پایدار در کشورهای عضو سازمان ملل تا سال ۲۰۳۰ است، هنگامی که در ایران مطرح شد، مورد مخالفت شدید خامنهای قرار گرفت و رهبر جمهوری اسلامی به شدت به آن حمله برد.
خامنهای در سخنرانی اول فروردین خود نیز بار دیگر این سند را آماج انتقادات خود قرار داد و آن را به صورت خلاصه «برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی» خواند و با ذکر نام «سیدحسن تقیزاده» گفت: «در دورهی طاغوت، آدمی مثل تقیزاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقیزادههای جدید از این حرفها میزنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاههای ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ میکنند، اینها همین تقیزادههای جدیدند. آنهایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ -سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی- میایستند، همان تقیزادههای امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوانهای مؤمن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقیزادهها حرفشان به کرسی بنشیند».
هواداران خامنهای، یک سند بینالمللی مربوط به توسعه پایدار را «فاجعه فرهنگی» نامیدند!
البته آن «جوانهای مومن» و «مردم انقلابی» نیز پیشاپیش سعی کرده بودند که سند ۲۰۳۰ به کرسی بنشیند. چنانکه در انتقاد از این سند توسعهای – آموزشی چنان دروغ گفتند که کار را به جایی رساندند که مدعی شدند در این سند آموزش خودارضایی و همجنسگرایی نیز آمده است! ادعایی عجیب که درواقع نشان میداد دست مخالفان سند چه اندازه خالیست؛ درحالیکه در این سند هیچ بحثی از خودارضایی و همجنسگرایی در میان نیست.
درواقع اگر این سند اگر خیلی خلاصه بخواهد معرفی شود، میتواند گفته شود: «این برنامه آموزشی بخشی از برنامه کلان سازمان ملل متحد برای توسعه پایدار کشورهای عضو این سازمان است که در سپتامبر سال ۲۰۱۵ طی یک قطعنامه ۱۷ ماده ای به تصویب رسید. در این برنامه توصیه شده که همه کشورهای عضو این سازمان امکاناتی برابر در زمینه آموزش فراگیر و فارغ از تبعیض جنسیتی، قومی و نژادی و سن و سال شهروندان را تا سال ۲۰۳۰ فراهم کنند».
و اما اینکه چرا رهبر با چنین سندی با چنین اهداف مطلوبی مخالفت میکند، به احتمال فراوان پیش از هر چیز به مفاد این برنامه بازمیگردد که اساسا بر مفروضات آموزش سکولار بنا نهاده شده است و نیز به صورتی کاملا روشن اهدافی لیبرال و آزادیخواهانه را دنبال میکند. به عنوان نمونه، «هدف پنجم» این سند این است: « دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی تمام زنان و دختران» است.
طبیعی ست رهبر جمهوری اسلامی که وظیفه اصلی زنان را در درون خانواده تعریف میکند، نمیتواند با دیدگاه «تساوی جنسیتی» کنار بیاید. به باور خامنهای این سند «نفوذ فرهنگی غرب» را تسهیل میکند و «استقلال فرهنگی کشور» را از بین میبرد.