«بیلی جین کینگ، تنها در یک مسابقه تنیس توانست برای جنبش زنان کار بیشتری نسبت به کار بسیاری از فمنیستها در طول زندگیشان، انجام دهد.»[1]
تماشاگران بیلی جین کینگ ۲۹ساله، قهرمان تنیس، را به محض ورودش بهشدت تشویق کردند؛ او با لبخندی حاکی از اعتمادبهنفس بر کجاوهای کلئوپاتراگونه نشسته بود که با پر شترمرغ بسیار مجلل تزیین شده بود و از سوی ورزشکاران مرد تقریبا عریان (به سبک سربازان مصری) حمل میشد.[2] رقیب او بابی ریگز ـ تنیسور شماره یک سابق، ملقب به «خوک نر میهنپرست» – کاپشن ورزشی زرد کمرنگی به تن داشت که با نزدیکشدنش به زمین مسابقه عبارت «sugar daddy» روی آن نمایان میشد. کینگ پیش از شروع مسابقه، در مراسم معاوضه هدایا به او یک بچهخوک قهوهای هدیه داد که با یک روبان بزرگ صورتی تزئین شده بود.
بیش از ۳۰هزار تماشاگر در ۲۰ سپتامبر ۱۹۷۳ خود را برای تماشای این مسابقه که «نبرد جنسیتها» لقب گرفته بود به استادیوم استرودوم در هیوستن رسانده و میلیونها نفر در پای گیرندههای خود به تماشای این مسابقه نشسته بودند. این رخداد که به بهترین شکل طراحی شده بود، «نمایشی محض و کاملا احمقانه» بود[3]، اما تبلیغات تاثیر خود را گذاشته بود. خبرنگار زن، گریس لیختنشتاین، این نکته را یادآوری میکند که «فمنیستها تا آن زمان هنوز به توده مردم رخنه نکرده بودند، پس بیلی جین کینگ این کار را انجام داد؛ مردم را وادار کرد تا با دقت توجه کنند».[4]
ارزش سهام از ۱۰هزار دلار جایزه این مسابقه بسیار فراتر رفته بود. درست یک ماه قبل، ریگز در یک مسابقه تحقیرآمیز مارگارت کورت، نفر اول تنیس زنان در آن زمان، را شکست داده بود و یادآوری کرده بود که این کار را دوباره انجام خواهد داد.[5] او گفته بود: «من نقشه دارم بیلی جین کینگ را در این مسابقه نابود کنم و جنبش آزادیخواه زنان را ۲۰ سال عقب بیندازم.»[6] کینگ پا پس نکشید. درست شب قبل از مسابقه بسیار خونسرد به برادرش گفت: «سر هرچه که داری شرط ببند، پیروز خواهم شد.» و این کار را انجام داد و در سه ست پیاپی ریگز را بهسختی شکست داد.[7] پس از اینکه او از روی تور به آن طرف جهید تا به کینگ تبریک بگوید، ریگز بسیار آرام اذعان کرد: «تو را دست کم گرفته بودم.»[8]
ریگز تنها نبود؛ بسیاری تنیس زنان را به عنوان «نمایشی تزئینی»[9] طرد کرده بودند و ورزشکاران زن حرفهای همچنان ناشناخته باقی مانده بودند. فدراسیون فوتبال انگلستان در سال ۱۹۲۱ فوتبال را برای زنان «ورزشی کاملا غیرمتناسب» تلقی کرد و آنها را از بازی در لیگها محروم کرد؛ در حالی که مسابقات آنها دستکم ۵۰هزار تماشاگر داشت.[10] حتی ۴۰ سال بعد، این وضعیت فقط اندکی تغییر کرد. مجلههای معتبر فوتبال را «تنها برای مردها» تلقی کردند و زنان برای دویدن مسافتهای طولانی «محکوم به شکست»[11]، بسیار «شکننده» و «ضعیف» تلقی شدند. تا سال ۱۹۶۰ نیز زنان از تمامی شاخههای المپیک که بیش از ۲۰۰ متر بود محروم شدند.
برخی از زنان به عمد زیر پا گذاشته شدند. در سال ۱۹۶۶ روبرتا گلیب نامهای دریافت کرد مبنی بر رد درخواستش برای شرکت در ماراتن بوستون؛ چرا که «از نظر فیزیولوژیکی قادر به دویدن ۲۶ مایل» نبود. او به خاطر میآورد: «دلیل بیشتری برای دویدن بود. در آن لحظه فهمیدم که تا کنون دلیل من برای دویدن، بیش از یک چالش شخصی بوده است. من میدویدم تا روش تفکر مردم را تغییر دهم.»[12] این ورزشکار ۲۴ساله کلاه سویشرتش را روی موهای بلوند بسته خود انداخت، از روی بوتهها به جایگاه شروع پرید و در ظرف ۳ ساعت ۲۱ دقیقه زودتر از دوسوم شرکتکنندگان مرد از خط پایان گذشت.[13]
علیرغم فرصتهای برابر که نشاندهنده وجود چالش است، پرداخت حقوق برابر غیرممکن به نظر میرسید. کینگ پس از فتح مسابقات زنان ویمبلدون در بخش دونفره، چیزی بیشتر از روزی ۱۴ دلار دستمزد دریافت نکرد[14]، بنابراین طبعا ابتدا از اینکه پس از کسب سه مقام در مسابقات ویمبلدون سال ۱۹۶۷ هدیهای ۴۵ دلاری دریافت کرده بود، خوشحال بود.[15] با این حال او بسیار زود از این شرایط خسته شد. جوایز قسمت مردان هر روز افزایش مییافت در حالی که جوایز بخش زنان هر روز کمتر میشد. برای مسابقات Pacific Southwest Open جایزه مردان ۵۰۰/۱۲ دلار بود اما در بخش زنان تنها ۱۵۰۰ دلار.[16] کینگ به یاد میآورد: «این دورویی مسائل، بیشتر از همه مرا آزار میداد. من به دنبال فرصتی بودم تا صادقانه دستمزدی به دست آورم؛ برای انجام کاری که به بهترین شکل انجام داده بودم.»[17] اما در زمانی که بیلی جین کینگ موفق به شکست بابی ریگز شد و از آن مسابقه بیرون آمد، همه چیز شروع به تغییر کرد و او مایل به دنبالکردن این مسئله بود.
جنبش زنان در تنیس و فراتر از آن: جنبش داغ نیازی به اتو ندارد
بیلی جین کینگ: «به عنوان یک رهبر، تصور میکنم قضاوت احساسات در هر زمان مهم است؛ اینکه مردم چه فکری میکنند و چه احساسی دارند. و این جایگاه جنبش زنان بود، بسیار واضح بود که چه چیزی در جریان است.»[18]
درست قبل از ساعات شلوغی در ۲۶ آگوست ۱۹۷۰، هزاران معترض به خیابان پنجم نیویورک رفتند و رفتوآمد را بند آوردند. عبارات «مشاغل برابر» و «جنبش داغ نیازی به اتو ندارد» روی پلاکارد آنها نوشته شده بود.[19] بتی فریدان، هماهنگکننده این جنبشها، اصرار داشت: «من پیشنهاد میکنم … پیشخدمتان دست از خدمت بکشند و زنان نظافتکار دست از نظافت»، «هر کس کاری انجام میدهد که مردی به خاطر همان شغل حقوقی بیشتر دریافت میکند باید از آن شغل دست بکشد.»[20] مدافعین حقوق زنان موفق شدند و موارد قانونی سریع وارد عمل شدند تا صلح برقرار شود. قانون دستمزد برابر (۱۹۶۳)، که بهسرعت به دنبال آن قانون حقوق شهروندی با عنوان وی.آی.آی (VII) (۱۹۶۴) آمد، تبعیض جنسیتی در استخدام را ممنوع میکرد و با یک قانون اختصاصی در سال ۱۹۶۸ اقدامات اجباری مثبتی در راستای طرحهای استخدام زنان صورت گرفت.[21] با اینهمه فقط «دو عدد کوچک رومی»[22]، یعنی مسابقات «عنوان IX» (Title IX)، بود که به بیلی جین کینگ کمک کرد تغییراتی اساسی در ورزش ایجاد کند.
یک سال پیش از مسابقه معروف «نبرد جنسیتها»، مسابقات «عنوان IX» (Title IX) پایهگذاری شد تا از تبعیض جنسیتی در برنامههایی آموزشی که بودجه فدرال را دریافت میکردند، جلوگیری کند. هرچند ابتدا مقررات عمومی آن برای برابری فرصتهای آکادمیک در نظر گرفته شده بود، اما خیلی زود این مقررات به عنوان «قوانین ورزشی» شناخته شد.[23] پیشنویس آییننامه اجرایی بیش از ۱۰هزار اظهار نظر دریافت کرد، که ۹۰ درصد آنها از سوی ورزشکاران بود.[24]
همچنانکه منتقدان به دنبال دستوپاکردن معافیتهایی بودند که از شدت قانون بکاهد، کینگ در جلسات مجلس سنا شهادت داد و از مجله خود به نام «ورزش زنان» استفاده کرد تا اظهارات عمومی را به خود جلب کند. کینگ به یاد میآورد: «کار من تغییردادن قلب و ذهن مردم بود تا با مسابقات IX و همینطور تلاشهایمان برای جنبش زنان همراه شوند. ما در مسیر دگرگونکردن جهان بودیم تا در آن، حقوق یکسان برای همه جنسیتها وجود داشته باشد.»[25]
کینگ بهترین نامزد برای مدیریت و سرپرستی مسابقات IX بود؛ چرا که او سخنگو بود و شخصیتی کاریزماتیک و جاهطلب داشت. همچنین اولین زن ورزشکار انتخابشده در سال ۱۹۷۲ و تحسینشده در سراسر جهان بود. طی سه سال پس از آن[26]، او به عنوان شخصیتی تاثیرگذار معرفی شد که کاری فراتر از وضع قوانین یا امضای قرارداد انجام میدهد. پس از کنار گذاشتهشدن از اتحادیه حرفهای مردان، فقط به دلیل اینکه «هیچ کس حتی ده سنت هم برای تماشای بازی شما دخترها نخواهد پرداخت»، کینگ خود به تنهایی این مسیر را ادامه داد و مسابقات اسلم ویرجینیا به وجود آمد.[27]
بسیاری از بازیکنان شهامت نداشتند اتحادیه تنیس روی چمن آمریکا را زیر سوال ببرند، اما کینگ چنین رویکردی نداشت. پس از درنظرگرفتن فقط یکهشتم جایزه آقایان برای زنان، کینگ و پس از او هشت نفر دیگر از تنیسورهای مطرح آن زمان، تصمیم گرفتند مسابقات را بایکوت کرده و خودشان مسابقات اسلم ویرجینیا را پایهگذاری کنند.[28] بدون درنظرگرفتن تمامی تهدیدها از قبیل ازدسترفتن رنکینگ ملی و جا نداشتن در مسابقات بزرگ، این ورزشکاران با امضای قراردادهایی به ارزش یک دلار مسابقات خود را آغاز کردند.[29] رُزی کاسالز، اولین فاتح مسابقات اسلم ویرجینیا، به یاد میآورد: «صرفنظرکردن از مسابقات گرند اسلم ریسک بزرگی در مقابل ارزشهای قدیمی بود.» او در ادامه میگوید: «چه ریسک دیگری میتوانستیم بکنیم؟ ما در رقابتها واقعا شهروندان درجه دوم تلقی میشدیم. …»[30]
ابتدا شرایط بسیار دشوار بود. بعضی زمینها حتی توپ نداشتند، اما دیری نپایید که سرمایهها جلب شد و به دنبال آن، جوایزی آمدند. در سال بعد چهل ورزشکار برای جایزهای ۳۰۰هزار دلاری با یکدیگر به رقابت پرداختند.[31] درست یک روز قبل از افتتاحیه مسابقات ویمبلدون در سال ۱۹۷۳، کینگ تمامی بازیکنان برتر را به هتل گلوکستر راهنمایی کرد، در را قفل کرد و آنها را وادار کرد تا با تاسیس اتحادیه تنیس زنان موافقت کنند.[32] چند ماه بعد آنها ضمن تجمع در مسابقات تنیس آزاد آمریکا درخواست دستمزد برابر را مطرح کردند و پیروز شدند.[33]
مزیت کینگ: موفقیت و چالش برای حقوق برابر زنان
دونا لوپیانو، از سازمان ورزش زنان: «پذیرفتهشدن یک زن برای بودن در فضای رقابتی برابر، برای بسیاری دور از تصور است. اگر در این روزها دیگر آنگونه به نظر نمیرسد، به این دلیل است که دیگر مقیاسهای اندازهگیری قدیمی استفاده نمیشوند.»[34]
اسلوآنه استفانز، برنده مسابقات تنیس آزاد آمریکا، هنگامی که نفسنفسزنان به چک ۳.۷ میلیون دلاری خود خیره شده بود، ناباوارانه گفت: «این پول بسیار زیادی است.» این تنیسور ۲۴ساله در ادامه و با حالت شوخی به خبرنگار گفت: «اگه این باعث نمیشه شما تنیس بازی کنید، نمیدونم چی باید باعث بشه!؟»[35] در طی چهار دهه گذشته زنان در تنیس به شکل غیر قابل باوری تغییر کردهاند. نه تنها اتحادیه تنیس زنان به شکل شگفتآوری رشد کرده و هم اکنون بیش از ۲۵۰۰ عضو از صد کشور مختلف دارد که با یکدیگر به رقابت میپردازند، بلکه پردرآمدترین ورزشکاران زن دنیا هم تنیسبازان هستند. سرنا ویلیامز در سال ۲۰۱۸ در رأس این فهرست قرار گرفت؛ با درآمدی بالغ بر ۱۸.۱میلیون دلار.[36]
مسابقات IX نیز به نوبه خود تاثیرگذار بوده است؛ چراکه تعداد ورزشکاران کالجها نیز طی این سالها رشدی ۶۲۲ درصدی داشته است و هماکنون آمریکا بهترین تیم فوتبال زنان در دنیا را دارد. مایکل مولویهیل، خبرنگار اختصاصی فاکسنیوز، باور دارد این موفقیت مستقیما به قانون مربوط است:
«[دخترها و پسرها] در فضایی سالم در کنار یکدیگر با عشق به مسابقه رشد میکنند. و حالا ۴۴ سال پس از آن زمان، رقابتهای IX به آمریکا کمک کرده و یک تیم فوتبال به آن داده تا همه دنیا را شکست دهد.»[37] این یک روند جهانی است که با افزایش مشارکت و درآمد زنان در هیئتهای مدیره حاصل شده است؛ تا جایی که اکنون ۸۳ درصد از ورزشهای دنیا مشمول پرداخت برابر هستند.[38]
به هر ترتیب این روحیه مبارزهطلب و تحققپذیر کینگ باعث شد این جنبش در عصر ورزش معاصر تداوم داشته باشد.
در سال ۱۹۰۱ اتحادیه تنیس روی چمن آمریکا به طور یکطرفه بازیهای زنان را به دلیل «جنسیت ضعیفتر» آنان، از پنج ست به سه ست کاهش داد (هرچند که نحوه امتیازدهی به همان شکل بود). بعد از بیش از یک قرن، این بازیها هنوز به حالت اصلی خود برنگشتهاند.
اندی ماری، ستاره تنیس، با جدیت در این باره استدلال میکند: «این شکل کوتاهتر مسابقات، بیاحترامی به زنان است و بهانهای برای عدم پرداخت دستمزد برابر ایجاد میکند.»[39] بدتر اینکه زنان هنوز حق شرکت در برخی رشتههای المپیک از جمله شنای ۱۵۰۰ متر آزاد را ندارند.[40] به باور ماری، این مسئله «باور نادرستی را ترویج میدهد مبنی بر اینکه زنان به اندازه مردان توانایی تحمل مقاومت را ندارند».
به دنبال گامهایی که کینگ برداشته بود، ورزشکاران زن خلاقانه از بایکوتها، دادخواستها و رسانه برای مطالبه برابری استفاده کردند. ونوس ویلیامز، تنها ساعاتی قبل از برندهشدن در فینال مسابقات تنیس زنان ویمبلدون در سال ۲۰۰۵، در جلسه مطبوعاتی با دغدغهمندی بسیار کمیته گرند اسلمز را متوجه این نکته کرد: «تصور کنید دختربچه کوچکی هستید که رویایی دارید، به خاطر آن میجنگید، تلاش میکنید، از خودگذشتگی میکنید و بعد به شما گفته میشود که شما شبیه به پسرها نیستید. شاید اندکی بهخوبی آنها باشید، اما نه دقیقا مثل آنها. تصور کنید که این امر چقدر تحقیرآمیز و روحیه تضعیفکن است.» ویلیامز با عزمی راسخ و ضمن رایزنی با یونسکو، جرقه یک طوفان رسانهای را زد؛ تا جایی که نخستوزیر انگلستان هم به تایید این کارزار پرداخت. در نهایت در سال ۲۰۰۷ پاداش زحماتش را گرفت؛ چنانچه او در کنار راجر فدرر برای قهرمانی در مسابقات ویمبلدون جایزه ۴/۱ میلیون دلاری دریافت کرد.[41]
تیم فوتبال زنان آمریکا، که از دریافت درآمدی ۴برابر کمتر نسبت به تیم مردان خسته شده بودند، به دادگاه شکایت کردند؛ اگرچه در سال ۲۰۱۵ ۲۰میلیون دلار بیشتر درآمد کسب کرده بودند.[42] پنج بازیکن برتر شکایتی در زمینه تبعیضآمیز بودن دستمزد فدرال ارائه کردند و پس از یک سال مذاکرات پرتنش توانستند به افزایش پایه حقوق و برخورداری از هزینه سفر و مزایای زایمان دست پیدا کنند.[43] به دنبال موفقیت آنها، بقیه به راهشان ادامه دادند. بازیکنان زنان تیم ایرلند پس از اینکه مجبور به تعویض لباس در دستشوییهای عمومی شدند[44]، دست به تظاهرات زدند. تیم نیجریه حاضر به ترک هتل نشد تا دستمزد مسافرتیاش پرداخت شود[45] و تیم هاکی روی یخ زنان آمریکا تهدید به بایکوت مسابقات جهانی کرد.[46] مری جو کین، محقق ورزشی، میگوید: «نه مثل بیلی جین کینگ، [این] زنان کاملا متوجه بودند خواستههایشان بسیار فراتر از وضعیتشان است. آنها به اندازه تمام زنان پیش و پس از خود، پیشرفت داشتند.»[47]
چه کسی به آنها اجازه داد؟ فراتر از جایزه مالی: تغییر سیمای زنان ورزشکار در رسانه
گایل گاردنر، گوینده خبر ورزشی، میگوید: «اتاقی را تصور کنید؛ میتواند یک میکده باشد، یک انجمن، یک اتاق پذیرایی، که ۳۰ مرد در آنجا دور تلویزیونی نشستهاند و در حال تماشای فوتبال هستند که در باز میشود، آنها سر برمیگردانند و شما وارد میشوید. و شما آنجا میمانید. این چیزی ست که آنها فکر میکنند: ۱- آیا واقعا ما این خانم را در اینجا میخواهیم؟ ۲- آیا همچنان میتوانیم کارهایی را که معمولا انجام میدهیم، انجام دهیم؟ ۳- چرا اصلا او به اینجا آمده!؟»[48]
دنیای ورزش زنان بهسرعت در حال رشد است، با این حال، ازبینبردن نابرابری نه فقط نیازمند برابرشدن جوایز مالی، که مستلزم بازنگری در تصویری است که رسانهها از زنان ورزشکار ارائه میدهند. مردها عموما «قوی، جدی و سریع» توصیف میشوند، زنان معمولا «مسنتر، باردار یا متاهل».[49] در حالی که ورزشکاران مرد «غالب» و «مبارزهگر» هستند، زنان ورزشکار صرفا «مشارکتکننده» و «کوشا» هستند. در سال ۲۰۱۵ در جریان مسابقات تنیس آزاد استرالیا کسی از اوژنی بوشارد، نفر هفتم ردهبندی، درخواست کرد که «کمی بچرخ [خودت را نشان بده]!».[50]
فقط ۱۰ درصد از مجریهای ورزشی آمریکا زن هستند[51] و تماما چهرههایی شبیه به هم دارند؛ آنها اغلب بر اساس جذابیت ارزیابی میشوند تا شایستگی و قابلیت.[52] لزلی ویسر، نویسنده ورزشی، میگوید: «مردان در ژنتیک خود این قابلیت را ندارند تا ورزش را بفهمند یا به آن عشق بورزند، در حالی که زنان آرام اما بسیار سرسخت در سه شاخه ورزشی شبکههای اصلی تلقی میشوند.»[53]
ساختار زبانشناسی شاید به ظاهر موشکافانه بیاید، اما معناگرایانه است. دستمزد در بسیاری از ورزشها یکسان است، هرچند که تبلیغات و تامین مالی اختلاف جنسیتی در دستمزد را تشدید میکند. در سال ۲۰۱۸، راجر فدرر از مسابقات ۱/۱۲ میلیون دلار و از تبلیغات ۶۵ میلیون دلار کسب کرد، در حالی که سرنا ویلیامز در مجموع ۱/۱۸ میلیون دلار کسب کرد.[54] این اختلاف پرداخت، توجیهشدنی است. منتقدان استدلال میکنند که دستمزدها باید متناسب با میزان تبلیغات باشد و ورزشکاران مرد توجه بیشتری از جانب تماشاگران به خود جلب میکنند. با این حال، واقعیت بسیار پیچیدهتر است.
نه تنها در بخش گزارشگری درصد زنان بسیار کمتر از مردان است، بلکه در کل، فقط هفت درصد از پوشش رسانهای به زنان اختصاص مییابد.[55] پخشکنندگان مسابقات ورزشی، بر سر این مسئله بحث دارند که بهتصویرکشاندن زنانی که مشهور نیستند سود آنها را به خطر میاندازد، اما ساختن یک پایگاه هواداری میتواند این پوشش محدود را به چالش بکشد. لین ریجینجر، محقق زنان، میگوید: «ورزش زنان در یک بحران بسیار سخت گرفتار شده است.»[56] با وجود چالشها، تعداد مخاطبان در حال افزایش است. در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ مسابقات تنیس آزاد زنان آمریکا رتبه تلویزیونی بالاتری نسبت به بخش مردان همین مسابقات کسب کرد، همچنین مسابقه فینال جام جهانی زنان بین آمریکا و ژاپن پربینندهترین مسابقه فوتبال در تاریخ آمریکا بوده است.[57]
بیشتر بخوانید
اخبار و تحلیل
- بریان الکساندر، «نبرد جنسیتها : فیلم تا چه میزان نسبت به این مسابقه تنیس مشهور دقیق بود؟»، آمریکای امروز، ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷.
- ای. پی، «تجلی نوظهور بیلی جین کینگ منجر به فعالیتهای اجتماعی شد»، آمریکای امروز، ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷.
- فیلیپ بارکر، «زنان پیشگام – نبرد برابری جنسیتی در ورزش»، در داخل بازی، ۵ مارو ۲۰۱۷.
- پیتر دریر، «ستودن بیلی جین کینگ، پیشگام حقوق بشر، در چهلمین سالگرد نبرد جنسها» هافپست، ۶ دسامبر ۲۰۱۷.
- جسی گریناسپن، «هنگامی که بیلی بابی را شکست داد»، ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۳.
- آدام لینکولن، «زنی که تنیس را تغییر داد؛ چرا original 9 برای WTA اهمیت دارد» WTA،سپتامبر۲۱، ۲۰۱۷.
- ربكا نیکولسون، «بیلی جین کینگ : از زمانه خود فراتر باش- این کاریست که باید انجام دهی» گاردین، ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷.
- لری شوارتز، «بیلی جین برای تمام زنان پیروز شد» ESPN classic.
- الساندرا استنلی، «میراث بیلی جین کینگ، ورزشکاری که خواستار بازی برابر شد»، نیویورک تایمز، ۲۶ آوریل ۲۰۰۶.
کتابها
- بیلی جین کینگ، فشار یک مزیت است، lifetime media، ۲۰۱۸.
- سلینا رابرتز، یک نمایش لازم، بیلی جین کینگ و بابی ریگز در مسابقهای که سطح بازی را معین کرد، crown 2005.
- سینتیا استار، ما راه طولانیای را پشت سر گذاشتهایم : داستان زنان تنیسور، McGraw Hill ۱۹۸۹.
- سوزان وار، آماده، حاضر، بازی: بیلی جین کینگ و انقلابی در ورزش زنان، رسانه دانشگاه کارولینای شمالی، ۲۰۱۱.
ویدئو
- تا با دیویدام، روبناشتاین: گفتوگویی با بیلی جین کینگ، جامعه تاریخی نیویورک، YouTube.
- سازندگان؛ زنانی که آمریکا را ساختند، بیلی جین کینگ، فصل اول، KPBS.
- اساتید آمریکایی؛ بیلی جین کینگ، فصل ۲۷ قسمت ۳، YouTube.
- بیلی جین کینگ در فعالیتهای ورزشی،PBS، ساعت خبر، YouTube.
- مصاحبه بیلی جین کینگ در تنیس آزاد آمریکا، prime video UK.
[1] سوزان ور، مجله game set match بیلی جین کینگ و انقلاب در ورزش زنان، رسانههای دانشگاه کارولاینای شمالی ۲۰۱۱، ص ۲.
[2] ۲. جسی گرینسپن، «هنگامی که بیلی بابی را شکست داد»، ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۳.
[3] بریان الکساندر، «نبرد جنسیت ها» چقدر فیلم به ماجرای معروف نزدیک بود؟ مجله امروز آمریکا، ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷.
[4] جانت هاوارد، مجله ریوالز، تاج، ص ۳۷.
[5] سلنا رابرت، «نبردهای دیگر جنسهای تنیس، قبل از کینگ – ریگز» نیویورک تایمز، ۲۱ آگوست ۲۰۰۵.
[6] سوزان ور، ص ۴.
[7] مارک کرمود. «بررسی نبرد جنسها – برندهای در ستهای متوالی» روزنامه گاردین. ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷
[8] کارولین فراست، بیلی جین کینگ آشکار ساخت که در شب قبل از «نبرد جنسها» به برادرش گفته «بر سر هر چه داری شرط ببند» هاف پست، ۲۳ ژوئن ۲۰۱۴.
[9] الساندرا استنلی «میراث بیلی جین کینگ، ورزشکاری که خواستار مسابقات برابر شد»، نیویورک تایمز ۲۶ آوریل ۲۰۰۶.
[10] فیلیپ بارکر، «زنان پیشگام – نبرد برای برابری جنسیتی در ورزش»، مجله درون بازیها، ۵ مارچ ۲۰۱۷.
[11] فیلیپ بارکر، «زنان پیشگام – نبرد برای برابری جنسیتی در ورزش»، مجله درون بازیها، ۵ مارچ ۲۰۱۷.
[12] روبرتا گریب، “A Run of One’s Own” Running Past
[13] جن میلر، «بزرگداشت بابی گریب، اولین زنی که ماراتون بوستون را دوید» ESPN، 19 ژوئن 2019
[14] پیتر دریر، «بزرگداشت بیلی جین کینگ، پیشرو در حقوق بشر، در چهلمین سالگرد نبرد جنسها» هاف پست، 6 دسامبر 2017
[15] کیرا کوچرین، «مصاحبه با بیلی جین کینگ: برای پول نیست، برای پیام برابری است.» گاردین، 23 ژوئن 2013
[16] وار، صفحه 31
[17] وار، صفحه 30
[18] کارولاین فراست
[19] ساشا کوهن، «روزی که زنان اعتصاب کردند»، مجله تایم، 26 آگوست 2015
[20] دیدری کارمودی «اعتصاب عمومی زنان آمریکا برای جلب توجه به اصلاحیه 19 قانون اساسی استفاده شد» نیویورک تایمز، 21 مارس 1970
[21] سوزان میلیگان، «قدم زدن در تاریخ» US News 20 ژانویه 2017
[22] وار، صفحه 42
[23] وار صفحه 54
[24] وار، صفحه 59
[25] وار، صفحه 43
[26] لری شوراتز، «برد بیلی چین برای همه زنان بود» ESPN Classic
[27] کیرا کوچرین
[28] آدام لینکلن، «زنی که تنیس را تغییر داد: چرا 9 نفر اصلی برای انجمن تنیس زنان مهم است» انجمن تنیس زنان، 21 سپتامبر 2017
[29] همان منبع
[30] همان منبع
[31] کیرا کوچرین
[32] وار، صفحه 38
[33] آسوشیتدپرس «تجلی بیلی جین کینگ به کنشگری اجتماعی منجر شد» USA Today 29 سپتامبر 2017
[34] وار، صفحه 2
[35] استیون کرتز «“‘That’s a Lot of Money — Oh My God!’ Sloane Stephens Reacted to Making $3.7 Million at the U.S. Open as We All Would.” MarketWatch» 10 سپتامبر 2017
[36] کرت بادنهاسن «زن ورزشکاری که بیشترین درآمد را دارد» مجله فوربز، 21 آگوست 2018
[37] لس کارپنتر «اختلاف درآمدی در فوتبال آمریکا، شرم آمریکاست» گاردین، 31 مارس 2016
[38] آلیستر توییدیل «83 Per Cent of Sports Now Give Men and Women Equal Prize Money – but Football Retains Largest Pay Gap.”» تلگراف 19 ژوئن 2017
[39] «جنسیت و ورزش: کافی نیست» اکانمیست، 23 ژانویه 2012
[40] میشل مارتینلی «سال 2016 است اما المپیک به زنان اجازه نمیدهد در شنای آزاد 1500 متر شرکت کنند» وایس اسپرت، 9 آگوست 2016
[41] «چگونه ونوس ویلیامز دستمزد برابر برای زنان را در مسابقات ویمبلدون گرفت» واشنگتن پست، 2 ژوئیه 2013
[42] لس کارپنتر
[43] «تیم فوتبال زنان آمریکا مشکل دستمزد را با فدراسیون حل کرد» گاردین
[44] آیدان فیتزمورین «Sharing Tracksuits and Changing in Toilets – Irish Women’s Team Hit out at Treatment as FAI Respond with Statement.»
[45] اولواشینا اکلجی «نجیریه، قهرمان زنان آفریقا، برای رفاه میجنگند» BBC Sport، 9 دسامبر 2016
[46] اندرو داس «در جنگ برای برابری، تیم فوتبال زنان آمریکا پیشرو هستند» نیویورک تایمز، 4 مارس 2018
[47] «ستاره تیم هاکی آمریکا هدف بالاتری دارد: دستمزد برابر» OZY 15 فوریه 2018
[48] سالی جنکینز «چه کسی به آنها اجازه داد وارد شوند» The Vault 19 ژوئن 1991
[49] «جنسیت در ادبیات ورزش تغییر میکند» Cambridge University Press.
[50] باربارا الن « For Both Sexes, Top Tennis Is One Long Marketing Twir» گاردین، 25 ژانویه 2015
[51] کیتلین کمینسکی « Women in Sports Media Gain Ground, but It’s an Uphill Climb» The Seattle Times 11 سپتامبر 2014
[52] ران کاتز «تبعیض جنسیتی در پخش ورزش» مجله فوربز 28 نوامبر 2015
[53] سالی جنکینز «چه کسی اجازه داد آنها وارد شوند» The Vault، 17 ژوئن 1991
[54] کرت بادنهاسن
[55] جین مارتیسن «باربارا اسلاتر از بخش ورزش بیبیسی: تحولی در پوشش ورزش زنان به وجود آمده است» ODU Digital Commons 2006
[56] رین ردینگر «نگاه به تفاوتهای جنسیتی از دریچه نگاه تماشاگران ورزش» ODU Digital Commons 2006
[57] کری کلوز «5 دلیل برای اینکه تنیس باید به زنان و مردان دستمزد برابر پرداخت کند» مجله تایمز، 22 مارس 2016