ماه تاریخ سیاهپوستان (Black History Month) مجموعهای از مراسم، فعالیتها، و جشنهای سالانه با محوریت شهروندان سیاهپوست است که از سوی دولتهای ایالات متحده، کانادا، ایرلند و بریتانیا به رسمیت شناخته شده است. این فعالیتهای مدنی به عنوان راهی برای بزرگداشت شخصیتها و رویدادهای مهم در تاریخ دیاسپورای آفریقایی در ایالات متحده آغاز شد. «ماه تاریخ سیاهپوستان» در ایالات متحده و کانادا در فوریه و در ایرلند و بریتانیا در اکتبر جشن گرفته میشود.
ماه تاریخ سیاهپوستان در سال ۱۹۲۶در ایالات متحده پا گرفت؛ زمانی که تاریخنگار آمریکایی، «کارتر وودسون» و «انجمن مطالعه زندگی و تاریخ سیاهپوستان» هفته دوم فوریه را به عنوان «هفته تاریخ سیاهپوستان» تعیین کردند. تولد «آبراهام لینکلن» در ۱۲ فوریه و فردریک داگلاس در ۱۴ فوریه نیز در همین هفته بود، که البته هر دوی این تولدها پیش از آن نیز توسط سیاهپوستها – از اواخر قرن ۱۹ میلادی – جشن گرفته میشد.
چنین گفته میشود که وقتی وودسون در سال ۱۹۱۵در جشن لینکلن – یعنی جشن ۵۰سالگی رهایی از بردهداری – شرکت کرد، مصمم بر تمرکز بر تاریخ سیاهپوستان شد و ایده جشن ویژهای برای شهروندان سیاهپوست به ذهنش رسید.
امروز ماه تاریخ سیاهپوستان، به بزرگداشت و ارجگذاری به دستاوردها و تاریخ سیاهپوستان و تأثیر عمیق آنها بر جامعه و جهان اختصاص دارد. هدف این مراسم پایاندادن به غفلت تاریخی درباره سیاهپوستان و ارائه درست تاریخ آنان در نظام آموزشی و رسانهها و بهرسمیتشناختن دستاوردهای پراهمیتشان است.
در طول «ماه تاریخ سیاهپوستان»، رویدادها، نمایشگاهها، سخنرانیها و اجراهای مختلفی توسط مؤسسات آموزشی، سازمانهای اجتماعی و سایر نهادهای مدنی سازماندهی میشوند تا مبارزات، دستاوردها و تأثیر فرهنگی جوامع سیاهپوست در طول تاریخ را برجسته کنند.
این ماه فرصتی برای بازنگری، یادگیری و پرورش درکی عمیقتر از تجربه سیاهپوستان و تلاش مداوم برای برابری و عدالت در عرصههایی مانند ادبیات، علم، هنر، سیاست، حقوق مدنی و موارد دیگر است.
دیدهشدن و شنیدهشدن: کارکردهای مدنی و اجتماعی ماه تاریخ سیاهپوستان
هدف «ماه تاریخ سیاهپوستان» فراهمآوردن فرصتی برای شناساندن دستاوردهای چشمگیر سیاهپوستان و مشارکتشان در ساخت جامعه است.
هدفهای اساسی این برنامه اجتماعی عبارتند از:
–شناساندن و بازنمایی بهتر نقش شهروندان سیاهپوست: متاسفانه مشارکتها و دستاوردهای جوامع و افراد سیاهپوست در مطالعات و گزارشهای تاریخیِ جریان اصلی، بهحاشیهراندهشده یا نادیده گرفته شده است. «ماه تاریخ سیاهپوستان» بهعنوان بستری برای اصلاح این روند با اطمینان از بازنمایی و تجلیل از داستان زندگی و دستاوردهای سیاهپوستان است.
–آموزش و آگاهی: «ماه تاریخ سیاهپوستان» نقشی اساسی به عنوان یک ابزار آموزش مدنی فراگیر ایفا میکند و آگاهی و درک بیشتر از تجربه سیاهپوستان و تاثیر عمیق آن بر جامعه را تقویت میکند. در این ماه، فرهنگ و سنتهای جوامع سیاهپوست معرفی و درک بینفرهنگی ترویج میشود. با توجه به انبوه پیشداوریها و تصورهای قالبی پیرامون شهروندان سیاهپوست، در این فعالیت همچنین تلاش میشود کلیشهها و تصورات نادرست از بین بروند.
–توانمندسازی و الهامبخشی: با بزرگداشت تاریخ سیاهپوستان، در قالب «ماه تاریخ سیاهپوستان»، جوانان سیاهپوست، منبعی از الهام و امید مییابند. یادآوری دستاوردهای رهبران، فعالان، هنرمندان و مبتکران سیاهپوست، انگیزهای است که به نسلهای بعدی قدرت میدهد تا رویاهای خود را دنبال و به جامعه خدمت کنند.
–توجه به نابرابری های اجتماعی: «ماه تاریخ سیاهپوستان» فرصتی است برای توجه به نابرابری نژادی، تبعیض و حقوق مدنی و نیز تعهد به ساختن آیندهای عادلانهتر و فراگیرتر.
–اتحاد و همبستگی: برگزاری «ماه تاریخ سیاهپوستان» موجب ایجاد حس عمیق اتحاد و همبستگی در میان جوامع مختلف میشود. این فرصت ارزشمندی را برای افراد از هر قشری فراهم میکند تا گرد هم آیند، تاریخ مشترک خود را بشناسند و حرکتی عمومی به سوی برابری و عدالت اجتماعی را آغاز کنند.
ایالات متحده آمریکا
«ماه تاریخ سیاهپوستان» در گذشته در ایالات متحده به عنوان «هفته تاریخ سیاهپوستان» جشن گرفته میشد. انگیزه کارتر وودسون از آغاز این حرکت، پرورش حس افتخار و شناساندن میراث آفریقایی-آمریکایی و برجسته کردن دستاوردهای اغلب نادیده گرفته شده سیاهپوستان آمریکایی بود. او به عنوان «پدر تاریخ سیاهپوستان» شناخته میشود.
در ایالات متحده آموزش تاریخ سیاهپوستان پس از جنگ داخلی و خشونت نژادی با مخالفتهای قابل توجهی روبرو بود، تا آن جا که تلاشهایی برای سرکوب یا تحریف تاریخ سیاهپوستان در مدارس انجام میشد. برای مثال میتوان به حذف جزئیات مربوط به بردهداری از برنامه درسی مدارس اشاره کرد.
در سال ۱۹۷۶، رئیس جمهور آمریکا «جرالد فورد» ماه فوریه را به عنوان «ماه تاریخ سیاهپوستان» به رسمیت شناخت و از ملت آمریکا درخواست کرد تا به دستاوردهای سیاهپوستان آمریکایی در طول تاریخ احترام بگذارند. در ایالات متحده هر سال، موضوع یا تِم جدید و خاصی برای این مراسم انتخاب میشود.
کانادا
به صورت تاریخی، کاناداییهای آفریقاییتبار اغلب در کتابهای تاریخ کانادا نادیده گرفته شدهاند. برای مثال وجود بردهداری در قلمرو کانادا و کمکهای قابل توجه سیاهپوستان به کشور به ندرت در مدارس عنوان شده است. فداکاریهای سربازان سیاهپوست کانادایی در زمان جنگ، نیز چندان به رسمیت شناخته نمیشدند. با الهام از تلاشهای وودسون برای برجسته کردن دستاوردهای سیاهپوستان آمریکا، «ماه تاریخ سیاهپوستان» در کانادا نیز به رسمیت شناخته شد و مجلس عوام کانادا رسما فوریه را به عنوان تاریخ سیاهان اعلان نمود.
ایرلند
ایرلند به عنوان چهارمین کشوری است که «ماه تاریخ سیاهپوستان» را سالانه برگزار می کند. جامعه ایرلند در سالهای اخیر به دلیل مهاجرت به طور قابل توجهی تحول یافته است. در سرشماری سال ۲۰۱۱، آفریقاییتبارها بیش از یک درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دادند، و در میان آنان، تعداد قابل توجهی در خود ایرلند متولد شده بودند. برنامههای «ماه تاریخ سیاهپوستان» در ایرلند شامل فعالیتهای متنوع و متعددی از جمله در سازمانها، مدارس و کتابخانهها است. برنامههای سالانه شامل اجرای موسیقی، فعالیتهای فرهنگی، سخنرانی در دانشگاه های مختلف، و جشنواره فیلم آفریقایی دوبلین است. رشد چند فرهنگی و تاثیر سازندهی ارائه فرهنگها و تاریخهای متنوع و دوری از کلیشهها و تقسیمبندیهای مخرب، ارزشهایی است که «ماه تاریخ سیاهپوستان» ایرلند دنبال میکند.
بریتانیا
در بریتانیا، «ماه تاریخ سیاهپوستان» در اکتبر با برگزاری رویدادهای مختلف برای گرامیداشت فرهنگ و تاریخ آفریقایی و کارائیب، شامل جشنوارههای غذا، کارگاههای موسیقی، سمینارهای آموزشی و سخنرانیها جشن گرفته میشود. فعالیتهای این ماه نخستین بار در اول اکتبر ۱۹۸۷توسط «آکیابا آدای-سبو» و در واکنش به نژادپرستی که بریتانیاییهای سیاهپوست در دوران تاچر با آن مواجه بودند، آغاز شد.
این جشن از آن زمان به یک برنامه ملی مشهور با مضامین سالانه تبدیل شده است که فرصتی فراهم میکند برای گفتگو در مورد نژاد و تقویت گفتگو بین شهروندانی که پیشینههای مختلف دارند.
فعالیتهای اصلی در «ماه تاریخ سیاهپوستان» در بریتانیا عبارت هستند از جشنوارههای فرهنگی مختلف که در سراسر کشور برگزار میشوند؛ شامل موسیقی، رقص، هنر، ادبیات و غذاهای آفریقایی و کارائیب ، سمینارها و کارگاههای آموزشی برای افزایش آگاهی در مورد تاریخ و مشارکت جوامع سیاهپوست، نمایشگاههای هنری که آثار هنرمندان سیاهپوست را به نمایش میگذارند، و نمایشهای فیلمها و مستندهایی که تاریخ، فرهنگ، و مسائل معاصر سیاهپوستان را بررسی میکنند، سخنرانیها، و برنامههای ویژه در مدرسهها.
ماه تاریخ سیاهپوستان: نگاههای متفاوت و آموختهها
در کنار فعالیتها و مشارکتهای اجتماعی، برگزاری «ماه تاریخ سیاهپوستان» با انتقاداتی نیز مواجه شده است. به عنوان نمونه، بعضی منتقدان، محدودسازی آموزش مدنی در زمینه گروههای اجتماعی به یک ماه خاص را – به جای ادغام و آموزش تاریخ سیاهپوستان در طول سال – زیر سوال بردند.
علاوه بر این، نگرانیهایی در مورد تقلیل شخصیتهای تاریخی سیاهپوستان به بردگان و تداوم بالقوه نژادپرستی از طریق جداسازی سیاهپوستان از بدنه کلی جامعه نیز به عنوان یک انتقاد مطرح شده است. برای مثال بازیگر معروف سینما، «مورگان فریمن» اظهار داشته است که تاریخ سیاهپوستان تاریخ آمریکاست و نباید به یک ماه خاص محدود شود.
«ماه تاریخ سیاهپوستان» در قدردانی و تجلیل از کمکهای افراد سیاهپوست در طول تاریخ اهمیت زیادی دارد. گسترش این فعالیت مدنی از ایالات متحده به سایر کشورها نیز تجربهای بسیار جالب توجه است. در عین حال «ماه تاریخ سیاهپوستان»، صرفا نقطهشروعی برای تعمیق و گسترش آموزشهای مدنی در زمینه نگرش ها و رفتارها نسبت به گروههای اجتماعی مورد تبعیض است.
اگرچه ممکن است برگزاری یک جشن اغلب به عنوان ابزار آموزش مدنی دیده نشود، اما «ماه تاریخ سیاه پوستان» آموزشی قوی و موثر برای جامعه به همراه دارد. «ماه تاریخ سیاهپوستان» صرفا منبعی از الهام و روحیه برای سیاهپوستان نیست، بلکه همه فعالان مدنی و شهروندان میتوانند در جایجای جهان از آن به عنوان مثالی از فعالیت موفق آموزش مدنی درس بگیرند.
برای مثال این مراسم با کمک جشن – و به جای پراکندن احساسات منفی و افسردگی – تبعات حاشیه نشینی تاریخی و بازنمایی اندک جوامع سیاه پوست در روایتهای جریان اصلی را برجسته می کند. جوامع دیگر نیز میتوانند تاریخ و مشارکت گروههای به حاشیهرانده درون خود – مانند اقلیتهای قومی، اقلیتهای مذهبی، و سایر جوامعی که صدای کمترشنیدهشدهای دارند – را به رسمیت بشناسند.
برای نمونه، ایران، با دارابودن گروههای قومی و زبانی متنوع و رنگارنگ خود میتواند تنوع فرهنگی خود را به فرصتی برای همبستگی و احترام و درک متقابل را در میان شهروندان تبدیل کند. چنین فعالیتهای در مقابله با تبعیض، تنفر، و تعصب قرار میگیرند – که اگر مهار نشوند – زمینهساز آسیبهای بعدی اجتماعی خواهند بود. فعالیتهایی از این دست، حس اتحاد و همبستگی را در میان گروههای اجتماعی تقویت می کند.
جوامع بزرگ و پیچیدهای مانند ایران میتوانند با تأکید بر تاریخ و تجربیات مشترک – که شهروندانش را به یکدیگر پیوند میدهد – روحیهای وحدتبخش اتخاذ کنند و هماهنگی و انسجام ملی را ارتقا دهند.