«همه چیز غیررسمی و غیرمستند پیش رفته، یعنی دریغ از یک سند که به زندانی یا خانوادهاش در خصوص حکم وی بدهند، همه صحبتها شفاهی است اما مشکل جدی این است که در منطقهای مانند جنوب خوزستان و موضوعی مثل اتهامات این دو برادر، همین اظهارات غیررسمی میتواند صحت داشته باشد. نمیتوان اظهارات مقامات دادگاه یا زندان را نادیده گرفت، اینکه دستگاه قضایی با متهم و خانواده یا حتی وکیلش همکاری نمیکند، هم بیشتر به نگرانیهای ما میافزاید.»
این بخشی از گفتههای یکی از نزدیکان خانواده عباس دریس است. او در جریان اعتراضات آبان ۹۸ و در حاشیه واقعه نیزار ماهشهر بازداشت شد و در سال ۱۴۰۰ یعنی دو سال پس از نگهداریاش در زندان ماهشهر، از سوی دادگاه به مجازات اعدام محکوم شد. البته این حکم هنوز ارائه نشده است و صرفا به طور شفاهی به یکی از اعضای خانوادهاش اعلام شده است.
علاوه بر عباس، برادرش محسن دریس نیز در جریان این اعتراضات بازداشت شده است. عباس دریس در معرض اتهاماتی چون محاربه، اخلال در نظم و مشارکت در تیراندازی و قتل یکی از نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی موسوم به «نوپو» قرار گرفته و مجازات اعدام برای او صادر شده است. محسن دریس نیز به اتهام مشارکت در قتل این مامور، توسط دادگاه به حبس ابد محکوم شده است. با این حال به گزارش هرانا «اظهار چنین محکومیتی علیرغم تلاش خانواده، تاکنون قائل به رؤیت هیچ سند اداری نشده است».
عباس دریس (شلیشات) متولد سال ۱۳۵۹ است و به گفته منابع مختلف، دو یا سه فرزند دارد. او پیش از بازداشت در آبان ۹۸ کارگری ساده بود. در تابستان ۱۴۰۰ خبر صدور حکم اعدام برای آقای دریس به طور شفاهی به خانوادهاش اعلام میشود. پس از آن همسرش پس از پیگیریهای بسیار، بر اثر فشارهای روحی شدید دچار سکته مغزی میشود و جان خود را از دست میدهد. خانواده عباس دریس همچنین از عدم دسترسی وکلای او به اسناد و نتایج پرونده دادرسی او میگویند.
هفدهم آذرماه ۱۴۰۰ برای حمایت از این شهروند زندانی طوفانی توییتری در این شبکه اجتماعی پا گرفت که طی آن کاربران با استفاده از هشتگهای #عباس_دریس، #اعدام_نکنید و #SaveAbbas خواهان لغو مجازات اعدام او شدند.
فرزاد صیفیکاران، روزنامهنگار، چهاردهم آذر ۱۴۰۰ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس در این باره گفت: «سناریوی بازداشت عباس دریس، شباهت بسیار زیادی به آنچه برای نوید افکاری و برادرش رقم خورد، دارد. ما شاهد این هستیم که یک نفر را متهم کردهاند به قتل یکی از نیروهای امنیتی و برادرش را هم به عنوان مشارکت در این قتل دستگیر کردهاند. من وقتی داشتم فیلم اعترافات اجباری عباس دریس را نگاه میکردم، [متوجه شدم] بنا بر نقلقولهای مادر و همسر رضا صیادی، فرمانده یگان ویژه یا نوپو در استان خوزستان که گفته میشود در روز ۲۷ آبان ۹۸ در جریان اعتراضات ماهشهر کشته شده است، تناقض زیادی وجود دارد. من باور دارم که این اعترافات تلویزیونی هیچ گونه سندیتی ندارند و هیچ وقت به آن اعتماد ندارم. همسر این فرد در این فیلم روایت میکند که همسرش در حال سجده، با وضو و در یک روستایی در حال انجام عملیات مقابله با اشرار کشته شده است. این در حالی است که ماهشهر و بخشی که نیزار جراحی در آن وجود دارد، نه تنها یک روستا نیست بلکه کاملا یک شهر است. حکومت تلاش بسیاری میکند واقعیت کشتار مردم در نیزار ماهشهر را در آبان ۹۸ وارونه جلوه دهد. برای همین ویدیویی که در شبکههای اجتماعی با عنوان کشتار معترضان در نیزار ماهشهر دستبهدست شده است را به عنوان “صحنه شهادت رضا صیادی” منتشر کرده است. نکته دیگری که درباره این ویدیو میتوان گفت این است که اگر به ادعاهایی که نهادهای امنیتی درباره این قضیه مطرح میکنند توجه کنیم، میبینیم طبیعتا اگر نیروهای یگانه ویژه، نوپو و سپاه در آنجا بوده باشند، میبایست در آن ویدیو فرد مسلحی هم وجود داشته باشد اما در ویدیو کاملا مشخص است که به غیر از دو خودروی پیکآپ – که روی یکی دوشکا است – فرد مسلح دیگری دیده نمیشود. خط آتشی هم که روی آن پیکآپ وجود دارد در کنار افرادی است که روی زمین خوابیدهاند و تکان نمیخورند (کشتهشدهاند). نتیجتا این یک دروغ دیگر است. جمهوری اسلامی در پی این است که روایتی کاملا غیرواقعی از فاجعه نیزار جراحی را در اذهان جا بیندازد. بنابراین دو سال بعد از آن واقعه و درست در زمانی که احتمال میدهد اعتراضات از هر جایی دوباره شروع و افزایش یابد – همانطور که در اصفهان و خوزستان اتفاق افتاده است – با خبر این اعدام میخواهد موجی از هراس و وحشت را بین ایجاد کند تا بتواند از اعتراضات احتمالی آینده جلوگیری کند.»
در آبان ۹۸ در ماهشهر ماموران جمهوری اسلامی معترضان را در نیزار به رگبار بستند و به استناد برخی گزارشها دستکم ۱۰۰ شهروند در جریان این کشتار جان باختند.